در آینده ما شاهد فضای جدیدی در عرصه گفتمان سیاسی و دیپلماتیک با کشورهای دیگر خواهیم بود. از طرفی این تفاهمنامه انرژی زیادی از ایران را آزاد خواهد کرد تا با فراغ بال به سایر مسائل و مشکلات دیگر کشور، چه در عرصه داخلی و چه در عرصه سیاست خارجی، بپردازد.
رسیدن به تفاهمنامه لوزان محصول فراز و نشیبهای بسیار زیادی است. مذاکرات هستهای عمدتاً در سال 2003 و بدنیاب سفر البرادع به مدیرکل وقت آژانس بینالمللی انرژی هستهای به ایران صورت گرفت. ایشان در گزارشی که بعداً به شورای حکام آژانس داد از ابعاد گسترده فعالیتهای هستهای ایران اظهار شگفتی کرد و بعدها این گزارش منشأ احاله پرونده هستهای ایران به شورای امنیت سارمان ملل متحد شد. از آنز مان به مدت 12 سال است که ایران با کشورهای غربی به اشکال گوناگونی مذاکره کرده است. با وزیران خارجه تروئیکای اتحادیه اروپایی، با خاویر سولانا دبیرکل سیاست خارجی و امنیتی مشترک اتحادیه اروپایی و بعداً با گروه 1+5 و خانم کاترین اشتون که از جانب شورای امنیت دستورالعمل بررسی این پرونده را داشتند.
شاید هیچیک از موضوعات مهم بینالمللی در هفتاد سال گذشته و بعد از جنگ جهانی دوم تا این اندازه به درازا نکشیده است. این امر بهوضوح بیانگر جدیت موضوع و اهمیت تفاهمنامهای است که صورت گرفته است. بعد از 18 ماه مذاکرات فشرده در دولت دکتر روحانی و در پایان 9 روز گفتگوهای فشرده بین وزرای خارجه ایران و گروه 1+5 بیانیه یا تفاهمنامه لوزان در تاریخ 13 فروردینماه به امضاء رسید. تاکنون تحلیلهای زیادی پیرامون این تفاهم صورت گرفته و برخی آن را متوازن و خوب و برخی آن را به ضرر منافع ملی ایران دانستهاند. اینجانب معتقد هستم تفاهمنامه تنظیمی در لوزان که قرار است موافقتنامه جامع و نهایی تا آخر ماه ژوئن بر اساس آن صورت بگیرد از جهات مختلف در خورد تمجید است و منافع زیادی را برای ایران در بردارد. منافعی که ایران بهطور مستقیم و غیرمستقیم از تفاهمنامه هستهای لوزان به دست خواهد آورد بسیار بیشتر از امتیازاتی است که بهطور مستقیم از مفاد بیانیه لوزان مستفاد میشود. تأثیرات غیرمستقیمی که این تفاهمنامه در عرصه منطقهای و بینالمللی و در زمینههای سیاسی، دیپلماتیک، اقتصادی-تجاری و غیره، برای ایران به همراه خواهد داشت چهبسا بسیار بیشتر از منافع ملموسی است که در زمینههای هستهای و غنیسازی و تعداد سانتریفوژ ها حاصل میشود. درواقع نیروی نهفته زیادی آزاد خواهد شد و ما شاهد فضای جدیدی در عرصه گفتمان سیاسی و دیپلماتیک با کشورهای دیگر خواهیم بود. از طرفی این تفاهمنامه انرژی زیادی از ایران را آزاد خواهد کرد تا با فراغ بال به سایر مسائل و مشکلات دیگر کشور، چه در عرصه داخلی و چه د عرصه سیاست خارجی، بپردازد.
منافع حاصل از تفاهمنامه لوزان را حداقل در چند زمینه میتوان دستهبندی کرد:
هستهای و فنی
بیانیه لوزان بهوضوح حق ایران برای غنیسازی را به رسمیت شناخته است. ایران رسماً میتواند بیش از 6000 سانتریفوژ خود در نظنز و فوردو حفظ کند و غنیسازی را در داخل خاک ایران انجام دهد درحالیکه قبلاً گروه 1+5 کاملاً مخالف غنیسازی از طرف ایران بود و خود این موضوع یکی از موانع عمده در مذاکرات بین ایران و گروه 1+5 بوده است. تمامی سایتهای هستهای ایران از نطنز گرفته تا فوردو و اراک حفظشده و فقط برخی از آنها تغییر کاربری خواهند داد. ایران رسماً میتواند به تحقیق و پژوهش در زمینه هستهای بپردازد و از همکاریهای علمی بینالمللی نیز برخوردار شود.
اقتصادی و تجاری
به نظر میرسد به دنبال تفاهم صورت گرفته و متعاقباً توافقنامهای که قرار است تا 10 تیرماه به امضاء برسد ما شاهد تحولات اقتصادی مالی زیادی خواهیم بود. جدای از آزاد شدن داراییهای ایران که تا 180 میلیارد دلار تخمین زده میشود و این خود میتواند تحولی شگرف در اقتصاد ایران ایجاد کند، ما میتوانیم در انتظار حضور کشورها، شرکتهای بزرگ و ورود سرمایههای زیادی خارجی به داخل کشور و شروع پروژههای مختلف باشیم که خود میتواند رونق اقتصادی بیسابقهای در کشور ایجاد کند و تمامی سطوح اقتصادی کشور را متأثر نماید. ایران با حدود 80 میلیون جمعیت که نیمی از آن زیر 40 سال است با سطح تحصیلات و بهرهوری بالا میتواند دارای جذابیت زیادی برای اقتصادی بزرگ جهان باشد.
سیاسی و دیپلماتیک
به نظر اینجانب تفاهمنامه لوزان موجب ارتقاء سطح روابط سیاسی دیپلماتیک ایران با کلیه کشورها در سطح منطقه و بینالملل خواهد شد. ما تاکنون نهتنها در عرصه اقتصادی تجاری، مالی و نفتی. ... تحریم بودیم بلکه در عرصه سیاسی و دیپلماتیک نیز با محدودیتهای زیادی مواجه بودیم. قبل از انتخابات 24 خرداد 1392 هیچ رفتوآمد مهم و قابلتوجهی بین کشورهای اروپایی با ایران صورت نمیگرفت و آنها مناسبات سیاسی و اقتصادی با ایران را املا تحریم کرده بودند. بیانیه لوزان این فضای تحریم را تغییر داده و مابعد از اجرایی شدن توافقنامه، شاهد دورهای از گسترش همکاریهای سیاسی و دیپلماتیک با کشورهای مختلف جهان در سطح منطقهای، با اتحادیه اروپایی و تقریباً با همه کشورهای جهان خواهیم بود. در این شرایط نوین میتوان تصور کرد که کشورهای مختلف برای بهبود و گسترش مناسبات خود با ایران دست برقابت خواهند زد.
نفتی و انرژی
لغو کلیه تحریمهای نفتی، انرژی، اقتصادی مالی، بانکی، پتروشیمی، بیمه ... میتواند ظرفیتهای کنار گذاشتهشده ایران را بهیکباره آزاد کند و پویایی اقتصادی–تجاری زیادی را به وجود آورد که قطعاً برای اقتصاد کشور بسیار رهگشا خواهد بود و موجب کاهش نرخ تورم، رونق اقتصادی و افزایش اشتغال شود. در این میان از یک سال پیش کشورهای اروپایی با اعزام هیئتهای مختلف اقتصادی تجاری، سیاسی و پارلمانی زمینههای لازم برای شروع همکاریهای گسترده با ایران را فراهم کردهاند و مقدمات کار را چیدهاند. ما در آینده نزدیک احیاناً شاهد حضور شرکتهای بزرگ و سرمایههای کلان در داخل کشور خواهیم بود و حتی این امر میتواند منجر به رقابت بین کشورها و شرکتهای معظم دنیا بشود.
منطقهای
صرف انجام توافق جامعه جهانی که از طریق گروه 1+5 با ایران صورت گرفته یک پیروزی مهم دیپلماتیک برای ایران بهحساب میآید. این تفاهمنامه میتواند موقعیت و وزنه ایران را در معادلات منطقهای بیشازپیش افزایش دهد. از طرفی پرواضح است که تقریباً اکثر کشورهای منطقه و در رأس آن اسرائیل با هرگونه توافق هستهای با ایران مخالف هستند و تلاشهای کارشکنانه زیادی هم در این راستا به عمل آوردند. اعراب نیز بههیچوجه مایل به حلوفصل قضیه هستهای ایران نبودند و طی این سالها به اشکال مختلف دست به تلاشهای مذبوحانهای زدند تا از حل قضیه هستهای ایران جلوگیری کنند. لکن این تفاهم به دست آمد و در پرتو آن ایران بهعنوان یک کشور قدرتمند در منطقه میتواند موردگفتگو و رایزنی قدرتهای بزرگ در مسائل و مشکلات منطقهای قرار گیرد. به نظر میرسد در آینده ما شاهد تغییراتی در ژئوپلیتیک منطقه خواهیم بود و در این فضا قطعاً ایران از نقش بسیار برجستهتری برخوردار خواهد بود.
بینالمللی
بنا بر اطلاعات منتشرشده گفتگوهای هستهای ایران با گروه 1+5 یکی از طولانیترین گفتگوهایی است که از بعد از جنگ جهانی اول و قرارداد صلح ورسای در سال 1919، تاکنون صورت میپذیرد. این موضوع ازیکطرف اهمیت بینالمللی ایران و از طرف دیگر اهمیت موضوع هستهای و رسیدن به توافق با ایران را نشان میدهد. حضور 6 وزیر خارجه کشورهای بزرگ دنیا بهدفعات و در جلسات مختلف و طی ساعتها مذاکرات طولانی و حساس بهخوبی اهمیت جایگاه ایران را نشان میدهد. درواقع اگر ایران جایگاه مهم لازم را نداشت کشورهای دیگر نیز تا این اندازه خود را مقید به نشستهای مختلف و گفتگوهای طولانی با ایران نمیکردند. لذا تفاهمنامه به دست آورده از اهمیت بسیاری در سطح بینالملل برخوردار است و میتواند منجر به افزایش جایگاه ایران در معادلات بینالمللی شود و دیدگاه کشورها را نسبت به ایران تغییر داده و این امر فضا را برای تنظیم مناسبات سیاسی دیپلماتیک جدید با کلیه کشورهای دنیا فراهم آورد.
.