در چکیده این مقاله آمده است:
بهرغم تشخیص آسیبپذیری کشاورزی بنگلادش در برابر تغییر اقلیم، ادبیات موجود کمتر به تحلیل دقیق و کمّی دادههای سطح مزرعه برای بررسی راهبردهای ترجیحی شالیکاران، موانع درک شده، و پیامدهای سیاستی آن پرداختهاند. این مطالعه با استفاده از دادههای 1800 خانوار کشاورز بنگلادشی در 8 محدوده در معرض خشکسالی و تهی شده از منابع آبی زیرزمینی از سه حوزه اقلیمی و مدلهای لاجیت، ادبیات جدیدی را در موضوع بررسی سازگاری سطح مزرعه به تغییر اقلیم ایجاد میکند.
نتایج نشان داد که درک کشاورزان از تغییرپذیری اقلیمی از شواهد سطح کلان پشتیبانی میکند. علم محوری (بهعنوان مثال برنج مقاوم به خشکسالی)، تخلیه منابع زیستمحیطی (مانند آبهای زیرزمینی) و تغییر محصول (بهعنوان مثال محصولات غیربرنج) نمونهای از راهبردهای ترجیحی سازگاری سطح مزرعه برای کاهش اثرات تغییر اقلیم بودند. شدت خشکسالی، میزان تخلیه آبهای زیرزمینی، سطح تحصیلات، وسعت مزرعه، دسترسی به اطلاعات اقلیمی و برق برای آبیاری، و یارانههای کشاورزی، عوامل مهم برای تصمیمگیری کشاورزان برای سازگاری هستند. دسترسی ناکافی به اطلاعات اقلیمی و نتایج تحقیقات علمی، امکانات محدود آبیاری و مبتنی بودن بر منابع، موانع اصلی سازگاری بودند.
تقویت تحقیقات کشاورزی و پشتیبانی از خدماتی شامل دسترسی به اطلاعات، آموزش روشهای کشت محصولات بهبود یافته با تمرکز بر جامعه، و زیرساختهای گسترش یافته و کارا برای آبیاری از آبهای سطحی، برای ایجاد فرایند اثربخش سازگاری نسبت به تغییر اقلیم از اهمیت حیاتی برخوردارند. ابزارهای سازگاری مبتنی بر تحقیقات علمی با سیستمهای پشتیبانی قویتر، پایدارتر به نظر میرسند.
برای مطالعه و دریافت متن کامل این مقاله، روی لینک زیر کلیک کنید.