اقتصاد جهانی از ژانویه سال 2018 شاهد وقوع جنگ تجاری بین چین و آمریکا بوده است که ماهیت پیچیده و گستردهای دارد. سؤالی که مطرح میشود این است که به چه دلایلی آمریکا جنگ تجاری علیه چین را آغاز کرده است و پیامدهای این جنگ تجاری چیست؟
کسری تجاری آمریکا با چین و رقابت برای تسلط بر اقتصاد جهانی از دلایل جنگ تجاری است که در صورت تداوم و تشدید، کاهش رشد تجارت جهانی و ایجاد دو بلوک اقتصادی با محوریت آمریکا و چین از پیامدهای آن است.
هدف مقاله این است که نشان دهد رشد چین طی سالهای اخیر مخصوصاً بعد از عضویت در سازمان تجارت جهانی باعث شده است که دولت ترامپ در سند استراتژی امنیت ملی خود از چین بهعنوان رقیب استراتژیک یاد کند و آن را تهدیدی برای تسلط آمریکا بر اقتصاد جهانی بداند؛ بنابراین با جنگ تجاری علیه این کشور درصدد مهار رشد چین است.
کسری تجاری آمریکا با چین و رقابت برای تسلط بر اقتصاد جهانی از دلایل جنگ تجاری است که در صورت تداوم و تشدید، کاهش رشد تجارت جهانی و ایجاد دو بلوک اقتصادی با محوریت آمریکا و چین از پیامدهای آن است.
هدف مقاله این است که نشان دهد رشد چین طی سالهای اخیر مخصوصاً بعد از عضویت در سازمان تجارت جهانی باعث شده است که دولت ترامپ در سند استراتژی امنیت ملی خود از چین بهعنوان رقیب استراتژیک یاد کند و آن را تهدیدی برای تسلط آمریکا بر اقتصاد جهانی بداند؛ بنابراین با جنگ تجاری علیه این کشور درصدد مهار رشد چین است.
برنامه فضایی ایران از جمله حوزههایی است که عموماً با واکنش انتقادی ایالاتمتحده آمریکا و متحدانش مواجه شده است. این در حالی است که جمهوریاسلامی ایران همواره اعلام کرده است که برنامه فضاییاش از مشروعیت حقوقی و بینالمللی لازم برخوردار است و در همین راستا به توسعه و گسترش آن ادامه خواهد داد.
مقاله حاضر ضمن بررسی مشروعیت برنامه فضایی ایران، به این مسئله میپردازد که هدف اصلی آمریکا، تهدیدسازی از برنامه فضایی جمهوریاسلامی ایران بهمنظور اجماعسازی بینالمللی علیه آن است.
مقاله حاضر ضمن بررسی مشروعیت برنامه فضایی ایران، به این مسئله میپردازد که هدف اصلی آمریکا، تهدیدسازی از برنامه فضایی جمهوریاسلامی ایران بهمنظور اجماعسازی بینالمللی علیه آن است.
عدم شکلگیری موازنه قدرت در مقابل ایالاتمتحده پس از فروپاشی شوروی، به مدت یک ربع قرن، از پدیدههای جدید در روابط بینالملل بوده است. اندیشمندان لیبرال علت این امر را علاوه بر قدرت خارقالعاده آمریکا در بعُد نظامی، وجود مجموعه عواملی میپندارند که به آن قدرت نرم آمریکا میگویند.
ایجاد نهادها، سازمانها و رژیمهای بینالمللی، تولید کالاهای عمومی امنیتی، مالی، تجاری و اقتصادی، چندجانبهگرایی و پرهیز از یکجانبهگرایی و نهایتاً ساختار لیبرال داخلی، اصلیترین وجهه قدرت نرم آمریکاست که سبب شده است آمریکا حائز جایگاه هژمون لیبرال در نظم مستقر بینالمللی شود.
اما در دوره جورج واکر بوش، یکجانبهگرایی و بیتوجهی به برخی ساختارها و نهادهای بینالمللی در سیاست خارجی آمریکا، خوشبینیهای محض در مورد هژمون خوشخیم را با تردید روبهرو کرد.
پس از ریاستجمهوری باراک اوباما و با روی کار آمدن دونالد ترامپ، او با سیاست اول آمریکا، عقبنشینی دهشتناک از بسیاری از نهادها و رژیمهای بینالمللی، خودداری از تولید کالاهای عمومی امنیتی و اقتصادی و پایان دادن به آنچه سواری مجانی میخواند، پیگیری ناسیونالیسم اقتصادی، یکجانبهگرایی محض در نظام بینالملل و نهایتاً بیاعتنایی به منافع سایر بازیگران از جمله دوستان و همپیمانان آمریکا شد و جایگاه هژمون لیبرال و خوشخیم بودن این کشور را با چالش جدی مواجه کرد.
ایجاد نهادها، سازمانها و رژیمهای بینالمللی، تولید کالاهای عمومی امنیتی، مالی، تجاری و اقتصادی، چندجانبهگرایی و پرهیز از یکجانبهگرایی و نهایتاً ساختار لیبرال داخلی، اصلیترین وجهه قدرت نرم آمریکاست که سبب شده است آمریکا حائز جایگاه هژمون لیبرال در نظم مستقر بینالمللی شود.
اما در دوره جورج واکر بوش، یکجانبهگرایی و بیتوجهی به برخی ساختارها و نهادهای بینالمللی در سیاست خارجی آمریکا، خوشبینیهای محض در مورد هژمون خوشخیم را با تردید روبهرو کرد.
پس از ریاستجمهوری باراک اوباما و با روی کار آمدن دونالد ترامپ، او با سیاست اول آمریکا، عقبنشینی دهشتناک از بسیاری از نهادها و رژیمهای بینالمللی، خودداری از تولید کالاهای عمومی امنیتی و اقتصادی و پایان دادن به آنچه سواری مجانی میخواند، پیگیری ناسیونالیسم اقتصادی، یکجانبهگرایی محض در نظام بینالملل و نهایتاً بیاعتنایی به منافع سایر بازیگران از جمله دوستان و همپیمانان آمریکا شد و جایگاه هژمون لیبرال و خوشخیم بودن این کشور را با چالش جدی مواجه کرد.
قفقازجنوبی بهرغم وسعت کمی که دارد منطقهای مهم برای انتقال انرژی محسوب میشود. اما با توجه به محدودیتهای جغرافیایی حاکم بر منطقه، خطوط لوله آن باید از مناطق مجاور به بازار مصرف برسد. ترکیه با استفاده بهینه از این وضعیت نهتنها تبدیل به مسیر ترانزیت انرژی قفقازجنوبی شده است؛ بلکه بخشی از نیاز داخلی خود را نیز تأمین میکند.
این مقاله در پی پاسخ به این پرسشها است که جایگاه ترکیه در ژئوپلیتیک انرژی قفقازجنوبی چیست؟ و این جایگاه چه پیامدهایی برای ایران دارد؟
این مقاله در پی پاسخ به این پرسشها است که جایگاه ترکیه در ژئوپلیتیک انرژی قفقازجنوبی چیست؟ و این جایگاه چه پیامدهایی برای ایران دارد؟
این مقاله تلاش کرده است تا ضمن بیان و بررسی آثار و تبعات تحریمها در صنعت هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران، بر کنشگران اصلی موجود در ساختار سیاسی و قانونگذاری ایالاتمتحده آمریکا (کنگره، وزارت خزانهداری و اداره کنترل سرمایههای خارجی آمریکا) توجه کند.
نگارندگان در این نوشتار در پی بررسی آسیبشناسی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در طول چهار دهه گذشته از منظر نهادگرایی، به دنبال یافتن پاسخ این سؤال بودند که نهادهای اساسی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران کدامند و چرا این نهادها به برخی از اهداف سیاست خارجی خود دست پیدا نمیکنند؟
شماره 35 فصلنامه مطالعات راهبردی سیاستگذاری عمومی (تابستان 1399) منتشر شد.
شماره 35 فصلنامه مطالعات راهبردی سیاستگذاری عمومی (تابستان 1399) منتشر شد.