مقدمه
طی هفتههای اخیر، تداوم حضور نظامی آمریکا در سوریه، محل بحثهای بسیاری بوده است. همزمان بحث حضور نیروهای برخی کشورهای عربی در شرق فرات نیز دوباره طرحشده است. پیشازاین، چنین امری در قالب «ائتلاف اسلامی علیه داعش» به رهبری عربستان سعودی مطرحشده بود؛ اما در عمل، کوچکترین اقدامی در این خصوص صورت نگرفت. اگرچه ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، سخن از بازگشت نیروهای نظامی کشورش از سوریه میزند؛ ولی به نظر میرسد چنین بازگشتی نهتنها بهزودی رخ نخواهد داد که به شکل اساسی اصل بازگشت آمریکاییها از سوریه تا پایان بحران محل سوال است. این مقاله میکوشد با مرور مواضع دولتمردان آمریکایی و ذکر دلایلی به این سوال پاسخ دهد که چرا آمریکا حداقل تا پایان بحران سوریه، این کشور را ترک نخواهد کرد.
منطق تیلرسون، بازی ترامپ
رکس تیلرسون، وزیر خارجه سابق آمریکا، در نشستی که اواخر دیماه 1396هخ در موسسه هوور در دانشگاه استنفورد آمریکا برگزار شد، مواضع آمریکا در قبال بحران سوریه را تشریح کرد. او گفت که آمریکا به دنبال این 5 شرط در سوریه است؛ 1-داعش شکست بخورد و سوریه پناهگاه تروریستها نباشد، 2-درگیری بین مردم و دولت حل شود، 3-نفوذ ایران کاهش یابد، 4-شرایطی به وجود آید که آوارگان بازگردند و 5-سوریه باید عاری از سلاح شیمیایی باشد.
پیشتر هم مقامات آمریکایی، بهصورت پراکنده به این موارد اشارهکرده بودند؛ اما نکته قابلتامل و جدید در سخنان او ادامه حضور نظامی آمریکا در سوریه بود: «ایالاتمتحده حضور نظامی خود را در سوریه حفظ میکند و هدف آن این است که داعش دوباره ظهور پیدا نکند. نباید اشتباه عراق را تکرار کنیم؛ وقتی که القاعده شکست داده شد، اما بعد با کاهش حضور ما، به شکل داعش ظهور کرد.»(1) تیلرسون برای اولینبار بهصراحت گفت که آمریکا در سوریه خواهد ماند. استدلال او نیز که مبتنی بر تجربه عراق بود، در پی ایجاد اعتبار برای تداوم حضور نظامی طرح شد؛ استدلالی که اگرچه مخدوش است؛ اما به نظر میرسد واشنگتن توان اقناع بخشی از افکار عمومی جهان را با آن داشته باشد.
حدود 70 روز پس از سخنرانی تیلرسون در اندیشکده هوور، ترامپ درحالیکه برای گروهی از مهندسان و کارگران صنایع سنگین در اوهایو سخن میگفت، با طرح ضرورت تحکیم زیرساختهای داخلی، به 7 تریلیون دلاری که کشورش در غرب آسیا هزینه کرده، اشاره کرد و گفت: «ما داریم بر داعش غلبه میکنیم و بهزودی از سوریه خارج میشویم. بگذارید حالا بقیه به این موضوع رسیدگی کنند. خیلی زود ... خیلی زود ... . ما 100 درصد آنچه برخی به آن میگویند خلافت یا سرزمین را خیلی زود پس میگیریم، از آنجا خارج میشویم و به کشورمان بازمیگردیم؛ جایی که به آن تعلق داریم و میخواهیم آنجا باشیم.»(2) این موضع ترامپ که حتی سخنگوی وزارت خارجه آمریکا هم نسبت به آن بیاطلاع بود، خیلی زود مورد نقد و ارزیابی قرار گرفت. به طرز مشخص، اسرائیل و عربستان مخالف این موضع بودند. محمد بن سلمان که در زمان اعلام این موضع ترامپ در آمریکا حضور داشت، چنین تصمیمی را زیر سوال برد و اسرائیل هم این تصمیم را موجب تقویت ایران تلقی کرد. ترامپ اما وقتی این حجم از مخالفتها با تصمیمش را دید، موضع جدیدی گرفت: «من قصد خروج (از سوریه) و بازگرداندن نیروها را دارم و میخواهم که کشور خود را بسازیم. ما در مقابل هر کسی به لحاظ نظامی موفق خواهیم بود؛ ولی گاهی زمان بازگشتن به خانه است و ما به این موضوع بهصورت جدی فکر میکنیم ... . چنانچه کشورهایی نظیر عربستان مایل به ادامه حضور ایالاتمتحده هستند، شاید باید پول آن را بپردازند.»(3) واقعیت این است که ترامپ در موضع اعلانی خود آنقدر جدی بود که حتی وقتی ماکرون، رئیسجمهور فرانسه، گفت ترامپ را در یک گفتگوی تلفنی قانع کرده تا نیروهایش را بهسرعت از سوریه خارج نسازد، سخنگوی کاخ سفید گفت: «تصمیم همانی است که ترامپ اعلام کرده است!»
ماندن در سوریه
بهتازگی جیمز متیس، وزیر دفاع آمریکا، آخرین موضوع این کشور در خصوص تداوم حضور نظامی در سوریه را مطرح کرد. او هشتم اردیبهشتماه در برابر سناتورهای آمریکا اظهار داشت: «ارتش آمریکا برای خروج از سوریه آماده نیست و وجود آنها برای ادامه مبارزه با داعش در سوریه حیاتی است.» اما نکته قابلتامل در سخنان متیس، شباهت حداکثری موضع او با موضع دیماه 96 تیلرسون وزیر خارجه سابق آمریکا بود. متیس گفت: «حتی در صورت شکست کامل داعش در سوریه، باید نسبت به مسئله خروج از سوریه محتاط بود. حضور نیروهای آمریکا در سوریه برای آموزش نیروهای کرد حیاتی است زیرا بدون راهنماییهای آمریکا، داعش یا دیگر گروههای شبیه به آن ظهور دوباره خواهند داشت.»(4) این دقیق همان موضع تیلرسون است وقتی گفت «نباید اشتباه عراق را تکرار کنیم؛ وقتی که القاعده شکست داده شد، اما بعد با کاهش حضور ما، به شکل داعش ظهور کرد». جالب اینکه متیس حتی در اظهارنظر دیگری، تداوم حضور نظامی در سوریه را به صلح در این کشور مرتبط ساخت: «واشنگتن نمیخواهد از سوریه عقبنشینی کند و تا دستیابی دیپلماتها به صلح در آن کشور در خاک سوریه باقی خواهد ماند.»(5)
آمریکا و دلایل ماندن در سوریه
در پاسخ به این سوال میتوان دلایل زیادی آورد. علاوه بر رقابت با روسیه، 3 دلیل عمده در این خصوص در ادامه ذکر میشود؛
1. حضور در سوریه بهمثابه ابزار چانهزنی در گامهای پایانی بحران: اکنون از شرق فرات در سوریه تا مرزهای این کشور با عراق در اختیار نیروهای دموکراتیک سوریه است که یگانهای مدافع خلق -بهنوعی شاخه نظامی حزب اتحاد دموکراتیک سوریه- اصلیترین بازیگر آن محسوب میشود. بر این اساس، کردها قدرت غالب در شرق فرات هستند. آمریکا در حمایت از کردها برای مبارزه با داعش هزینههای سنگینی پرداخت کرده است. علاوه بر برنامههای آموزشی، آنها را تجهیز به سلاح کرده و در میدان نبرد با داعش نیز بهصورت هوایی و زمینی از آنها حمایت کرده است. طبیعی است که ترامپ تاجرمسلک باشد و هزینه- فایدهمحور بهراحتی نمیتواند از این حمایتها صرفنظر کند. هزینهها با این منطق صورت گرفته که آمریکا به دستاوردی در بحران سوریه برسد و اکنون این بحران در گامهای پایانی است. بر این پایه، از قضا تاجرمسلکی ترامپ بیشتر از هر چیز دیگری به ما میگوید که او در باطن، مخالف حضور نیروهای آمریکایی در سوریه نیست، چراکه اکنون فصل برداشت محصول است. آمریکا در این برهه زمانی و درحالیکه ابتکار عمل سیاسی را در دست ندارد، نیازمند یک مزیت عینی و میدانی است تا بتواند در گام پایانی بحران که بهطور حتم، حول میز مذاکره خواهد بود، مشتی پُر داشته باشد. ویژگیهای جغرافیایی و هویتی شرق فرات، مشت آمریکا را در مذاکرات صلح پُر خواهد ساخت. اگر بپذیریم که تجزیه کشورها به شکل معمول مبتنی بر یک دلیل هویتی و یا حتی مواضع طبیعی صورت خواهد گرفت، شرق فرات این 2 ویژگی را یکجا دارد؛ از یکسو رود فرات، سوریه را به دو بخش تقسیم کرده و از سوی دیگر، کردها در نوار شمالی شرق فرات، اصلیترین مردمان شهرهای مهمی چون حسکه و قامشلی هستند که از قضا از ثروت نفت نیز بهرهمندند. دانا وایت، سخنگوی پنتاگون، این اواخر در یک اجلاس خبری گفته است: «ما همچنان متعهدیم به کار با نیروهای دموکراتیک سوریه؛ نیروهایی که ثابت کردهاند که قابلاتکاترین شرکای ما در مبارزه با داعش هستند. هدف ما این است که این نیروها بهعنوان یک حکومت محلی در مناطق آزادشده ریشه بدوانند.»(6) آمریکا به حفظ نفوذش در شرق فرات نیاز دارد تا بتواند برای ایجاد صلح در سوریه توان ابتکار عمل داشته باشد. این نفوذ، بدون حضور نظامی محقق نخواهد شد. به این صورت، وجود بیش از 10 پایگاه نظامی در شرق فرات ناشی از برنامهای بلندمدت است که بعید است ترامپ منطق این برنامه را نپذیرفته باشد.
2. منابع نفتی شرق فرات: از دیگر مواردی که بر تداوم حضور آمریکا در سوریه موثر خواهد بود، نفت این کشور است. بر اساس نقشههایی که توزیع منابع نفتی در سوریه را نشان میدهد، عمده نفت این کشور در شرق فرات جای دارد. کردهای سوریه تاکنون بر چندین میدان نفتی در سوریه مسلط شدهاند؛ شهر دیرک(مالکیه) و منطقه رمیلان که به دلیل قرار داشتن در استان حسکه از ابتدای بحران در اختیار کردها بود و میدانها و چاههای نفتی العمر، الجفره، التنک، العصبه، طیبه و ... که در شرق استان دیرالزور واقعشدهاند، از این جملهاند. تسلط بر این منابع گرچه میتواند برای تشکیل حکومت محلی در شرق فرات که سخنگوی وزیر دفاع آمریکا به آن اشاره صریح داشته، حکم یک منبع اقتصادی را داشته باشد، اما به نظر میرسد امکان طمع آمریکا به آن نیز فراهم باشد.
ترامپ تاکنون چندین بار به 7 تریلیون دلاری اشارهکرده که کشورش طی سالهای اخیر در منطقه غرب آسیا هزینه کرده است. از نگاه ترامپ، این هزینه نتوانسته منافع آمریکا را در منطقه تامین کند. او حتی در روزهای نخست ریاست جمهوریش بهصراحت از طمع به نفت منطقه سخن گفت. ترامپ در بهمنماه 1395هخ در دیدار با کارمندان سازمان سیا گفته بود: «ما باید نفت عراق را بهدست میگرفتیم؛ اما اشکالی ندارد. شاید دوباره شانس این کار را داشته باشید.»(7) چنین نگاهی در قبال سوریه نیز میتواند وجود داشته باشد. پس از اظهارنظر ترامپ مبنی بر خروج از سوریه، روزنامه واشنگتنپست در یادداشتی، به شکل دقیق نفت سوریه را به ترامپ یادآوری کرده و مدعی شد اگر ترامپ از ارزش نفتی سوریه مطلع بود، بهاحتمال چنین موضعی در خصوص حضور نظامی آمریکا در سوریه اتخاذ نمیکرد.(8) بر این اساس، با توجه به رویکرد تاجرمسلکانه ترامپ و تاکیدش بر ضرورت بازگشت هزینههای صرفشده در منطقه، نفت سوریه یک زمینه برای حضور و حفظ نفوذ آمریکا در شرق فرات تلقی میشود.
3. تامین امنیت اسرائیل: از مهمترین بازیگرانی که پس از موضع ترامپ در خصوص ضرورت بازگشت نیروهای آمریکایی از سوریه ابراز نگرانی کرد، رژیم صهیونیستی بود. مقامات این رژیم بهخوبی میدانند که عدم حضور آمریکا در سوریه، زمینه را برای توسعه نفوذ ایران در این کشور فراهم خواهد ساخت. پس، قاطعانه با خروج احتمالی آمریکا از شرق فرات مخالفند.
فارغ از این گزاره کلی که خروج آمریکا موجب توسعه نفوذ ایران میشود، به لحاظ میدانی یکی از پایگاههای نظامی آمریکا در منطقه مرزی میان 3 کشور عراق، سوریه و اردن به نام التنف میتواند مورد تاکید باشد. گذرگاه التنف بهصورت زمینی بغداد را از طریق الرطبه در غرب استان الانبار به السبع بیار و دمشق متصل میکند. این یعنی در صورت آزادسازی التنف، تهران میتواند بهصورت زمینی به دمشق و سواحل مدیترانه دسترسی داشته باشد. این امر موجب شده التنف از ارزش راهبردی برخوردار باشد.(9) جدیت آمریکا در خصوص التنف تا جایی است که وقتی نیروهای ارتش سوریه و متحدانش قصد نزدیکی به این منطقه را داشتند، با واکنش سخت نظامیان آمریکایی روبرو شدند تا جایی که پس از این تقابل، بالگردهای آمریکایی با توزیع اطلاعیهای بر فراز منطقه حضور نیروهای سوری، آنها را از اینکه به شعاع 50 کیلومتری التنف نزدیک شوند، برحذر داشتند. تاکنون نبرد معنادار دیگری در التنف رخ نداده است. به نظر میرسد خروج آمریکا از سوریه، علاوه بر اینکه بهصورت کلی، زمینه بازیگری ایران و روسیه را در این کشور بیشتر میسازد، در عرصه میدانی میتواند امنیت اسرائیل را بیشازپیش به خطر بیندازد. دسترسی زمینی از تهران تا سواحل مدیترانه، برای اسرائیل حاوی پیامهای معناداری است که در بطن آن، توسعه توان دفاعی و هجومی حزبالله لبنان نهفته است. به این شکل، آمریکا با درک چنین مسالهای، نگاه ویژهای به التنف دارد.
ترامپ و موضع «اعلانی» خروج از سوریه
باوجوداین ضرورتها برای تداوم حضور در سوریه، سوال قابلطرح، چرایی موضع «اعلانی» ترامپ در خصوص ضرورت خروج از سوریه است. به نظر میرسد رئیسجمهور آمریکا بیشتر از اینکه به دنبال خروج از آمریکا باشد، در پی شریک خرجی برای واشنگتن در شرق فرات است. ترامپ بهخوبی میداند که حضور نیروهایش در سوریه چقدر منافع عربستان را تامین خواهد کرد. بر همین اساس، با بیان خروج سریع آمریکا از سوریه و تاکید بر آن، در پی وادارسازی ریاض و برخی دولتهای عرب دیگر بود تا هزینهی این حضور را فراهم سازند. حتی فراتر از این، به نظر میرسد تلاشهای جان بولتون، مشاور جدید امنیت ملی ترامپ، برای زمینهسازی حضور نظامی برخی دولتهای عربی در شرق فرات هم در جهت فشار بیشتر بر آنها برای شراکت در هزینههای حضور نظامی آمریکا در سوریه باشد. آمریکا بهخوبی میداند عربستان و امارات متحده در جنگ یمن حضور داشته و توان حضور نظامی در سوریه را نخواهند داشت. حتی فارغ از صحنه میدانی یمن، توان نظامی عربستان برای چنین حضوری نیز محل سوال است. واقعیت این است که عربستان برخلاف تبلیغات رسانهای چنین توانی را در اختیار ندارد. ریاض حتی برای نبرد یمن هم ناچار شد از نیروی انسانی برخی کشورهای دیگر ازجمله سودان بهره برد. حتی طرح «ائتلاف اسلامی علیه داعش» که 2 سال قبل با مانور رسانهای گستردهای از سوی عربستان پیگیری میشد نیز هیچگاه در عرصه میدانی بروزی نداشت. به این شیوه، ترامپ با شناخت چنین توان محدودی در کشورهای عربی، از یکسو، بحث خروج نظامی از سوریه را طرح کرد تا خلاف منافع این دولتهای عرب حرکت کرده باشد و از سوی دیگر، خواهان مشارکت مالی و نظامی آنها در سوریه شد تا مانع از خروج نظامی آمریکا از سوریه شوند. طبیعی است که آنها به دلیل ضعف نظامی و برخی ملاحظات دیگر، مشارکت مالی را خواهند پذیرفت و در عمل این واشنگتن است که در عین تلاش برای کسب منافع ملی، شرکای مالی ثروتمندی را نیز در کنار خود خواهد داشت.
جمعبندی
با توجه به اینکه آمریکا در شرایط کنونی بحران سوریه، در عرصه سیاسی فاقد قدرت ابتکار عمل بوده و این روسیه است که به همراه ایران و ترکیه، بهموازات اجلاسهای ژنو، نشستهای آستانه و سوچی را طراحی و پیش میبرند، واشنگتن بیشتر از هر زمانی نیازمند یک دستاورد عینی و میدانی است تا بتواند در ترسیم آینده بحران سوریه اثرگذار باشد. شرق فرات در سوریه، مهمترین داشته عینی آمریکا در صحنه بحران است و با وجود ادعاهای ترامپ، بسیار بعید است که واشنگتن از این دستاورد مهم صرفنظر کند. واقعیت این است که ترامپ برخلاف شخصیت بهظاهر ساده، در ابهامزایی برای مخاطب از روشهای قابلتاملی بهره میبرد. ادعای او در خصوص خروج آمریکا از سوریه، بیشتر از اینکه نشانههایی از واقعیت داشته باشد، تلاشی هدفمند برای یافتن شریک خرج در سوریه بود. در مجموع، میتوان گفت آمریکای ترامپ قصد خروج از سوریه را تا زمانی که بحران در این کشور پایان نیابد، نداشته و از این دستاورد میدانی در شرق فرات و بازیگری کردها برای خود در میز مذاکرات استفاده حداکثری را خواهد برد.
منابع
1- صدای آمریکا، تیلرسون: لازمه یک سوریه مستقل کنارهگیری اسد از قدرت و قطع نفوذ ایران است، 27 دیماه 1396هخ، قابل بازیابی در؛ https://ir.voanews.com/a/us-tillerson-hoover-syria/4212349.html?nocache=1.
2- رادیو فردا، چالشهای ترامپ برای خروج از سوریه، 10 فروردینماه 1397هخ، قابل بازیابی در؛ https://www.radiofarda.com/a/challenge-leave-us-troops-syria/29135786.html.
3- یورونیوز، ترامپ: اگر عربستان مایل به ادامه حضور ما در سوریه است، پولش را بپردازد، 4 آوریل 2018م، قابل بازیابی در؛ http://fa.euronews.com/2018/04/04/trump-said-saudi-arabia-may-have-to-pay-for-keeping-us-troops-in-syria.
4- کردپرس، آمریکا در کنار کردهای سوریه میماند، 8 اردیبهشتماه 1397هخ، قابل بازیابی در؛ http://www.kurdpress.com/details.aspx?id=13702.
5- صدای آمریکا، وزیر دفاع آمریکا: تا صلح در سوریه نباشد، آمریکا در این کشور میماند، 11 اردیبهشتماه 1397هخ، قابل بازیابی در؛
https://ir.voanews.com/a/us-syria/4372305.html.
6- خبرگزاری فارس، پنتاگون به شکل رسمی برنامه ایجاد حکومت محلی در سوریه را تأیید کرد، 30 فروردینماه 1397هخ، قابل بازیابی در؛
http://www.farsnews.com/13970130001275.
7- بیبیسی فارسی، وزیر دفاع آمریکا: به دنبال نفت عراق نیستیم، 2 اسفند 1395هخ، قابل بازیابی در:
http://www.bbc.com/persian/world-39026792.
8- Josh Rogin, "In Syria, we ‘took the oil.’ Now Trump wants to give it to Iran", March 30, 2011, Available at: https://www.washingtonpost.com/news/josh-rogin/wp/2018/03/30/in-syria-we-took-the-oil-now-trump-wants-to-give-it-to-iran/?noredirect=on&utm_term=.95e9ff921eb3.
9- سعید ساسانیان، آمریکا و نبرد بر سر مرزهای عراق و سوریه؛ دلایل و پیامدها، اندیشکده راهبردی تبیین، 9 خرداد 1396هخ، قابل بازیابی در؛ http://tabyincenter.ir/19384