فرزندپروری، و خانوادهها به طور عام، مدتهاست به دغدغهای برای سیاستمداران تبدیل شدهاند. این امر باعث تحولات گوناگونی در طول سالهای گذشته شده است و بهطورکلی، امروزه توجهِ صریحتری به فرزندپروری یا والدگری بهعنوان کانونی برای مداخلهٔ سیاستی به چشم میخورد. در عمل، کنشِ روزمرهٔ فرزندپروری از یک مسئلهٔ عمدتاً خصوصی به کانونِ توجه عمومی و سیاسی تبدیل شده است. این ایده که والدین به حمایت نیاز دارند و میتوانند یاد بگیرند که چگونه در کنشهای فرزندپروریشان وظیفهشناس باشند، زیربنای طیفی از اقدامات سیاستی با هدف ارائهٔ گستردهٔ رهنمودهای فرزندپروری است. در عین حال، به نظر میرسد هر چند سیاستها تلاش دارند حمایت از فرزندپروری را به حوزهٔ عمومی بکشانند، این حمایت از نظر خود والدین در حوزهٔ خصوصی قرار دارد.
رویکردِ خاصِ آموزشی نسبت به شکلگیری هنجارها و کنشهای فرزندپذیریِ الزامی و اختیاری با دغدغههای گستردهتر راجع به وجود و تولیدِ سرمایهٔ اجتماعی ارتباط دارد که بر اهمیتِ ارزشهایی که افراد به آن معتقدند و منابعی که از طریق روابط اجتماعیِ جمعی به آن دسترسی دارند، متمرکز است. ساختِ سرمایهٔ اجتماعی به انگیزهای اساسی برای بخشِ اعظمِ سیاستگذاریها تبدیل شده است. بازسازی و تقویتِ سرمایهٔ اجتماعی راهی برای پرداختن به طیف وسیعی از مسائل اجتماعی است که در حال حاضر مشکلزا به شمار میآیند، از جمله فردیشدگی، چندپارگی و تنوعِ روبهافزایش در اَشکالِ خانواده و جامعه؛ و افول و ازخودبیگانگیِ جوامع و محلهها و انواعِ مختلفِ طردِ اجتماعی در میان گروههای خاصِ جامعه.
پژوهش حاضر (در بافتِ سیاستی و فرهنگیِ بریتانیا) شاملِ مفهومسازیِ منابع فرزندپروری از نظر سرمایهٔ اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، عاطفی و محیطی با تمرکز بر ارتباط اجتماعی، موقعیتِ مادی و مالی، ارزشها و گرایشها و سطوح یا انواعِ سرمایهگذاری عاطفی در کودکان است. این چارچوب همچنین دربرگیرندهٔ پیمایشِ گسترده و نیز جمعآوریِ فشردهٔ دادههای مصاحبه با استفاده از چشماندازی خاص راجع به رابطهٔ بین انواع مختلف دادهها است.
یک مسئلهٔ کلیدی در احساسِ نیاز به ارائهٔ آموزشِ کارشناسی بهشکل تحمیلی و الزامآور، این اعتقاد است که تغییر اجتماعی باعث سقوطِ نظامهای حمایتی و هنجارهای منسجمِ سنتی شده و این مسئله به تردیدِ گسترده در کنشهای فرزندپروری انجامیده است. گمان بر این است که تغییر در روابط خانوادگی و از دست رفتنِ ارزشهای وظیفهشناسی و تعهد باعث شده فرزندپروریِ مسئولانه در دورهٔ معاصر دشوارتر شود. روزالیند ادواردز و وال گیلیز (استادان جامعهشناسی دانشگاه ساوتهمپتون) در پژوهشی تحتعنوان «منابع در فرزندپروری: دسترسی به سرمایهها» به بررسیِ این پیشفرضها میپردازند.
برای مطالعه و دریافت متن کامل این پژوهش، روی لینک زیر کلیک کنید.