مقامات ارشد آمریکا، امارات و رژیم صهیونیستی در بیانیهای مشترک اعلام کردند که توافقات لازم برای عادیسازی کامل روابط بین رژیم صهیونیستی و امارات صورت گرفته است و ظرف چند هفته آینده هیئتهایی از امارات و رژیم صهیونیستی برای امضای توافقنامههای دوجانبه در خصوص سرمایهگذاری، گردشگری، پروازهای مستقیم، امنیت، ارتباطات، فناوری، انرژی، سلامت، فرهنگ، محیط زیست، راهاندازی سفارتخانه و سایر مسائل با یکدیگر دیدار خواهند کرد(1). به نقل از سایت روزنامه عربی۲۱، طی سالهای اخیر بیشتر شاهد مسابقهای میان کشورهای شورای همکاری خلیج فارس و در رأس آن امارات برای عادیسازی روابط به صورت رسمی و علنی با رژیم صهیونیستی بودهایم(2). امارات متحده عربی نخستین کشور حاشیه خلیج فارس و سومین دولت عربی پس از مصر و اردن است که با رژیم صهیونیستی به برقراری روابط دیپلماتیک اقدام کرده و قرار است در مناطق اشغالی سفارت خود را تاسیس کند. هدف این نوشتار پاسخ به این سوال است که اهداف امارات از عادیسازی روابط خود با رژیم صهیونیستی چیست و همچنین این اتفاق چه چالشهایی را برای این کشور در پی خواهد داشت.
مروری بر روابط غیر علنی امارات و رژیم صهیونیستی
با وجود ملاحظاتی که ابوظبی در زمینه روابط مخفیانه خود با رژیم صهیونیستی طی چند دهه گذشته داشته و این روابط را به رسانهها درز نمیداده است، اما رسانههای صهیونیستی طی سالهای اخیر ماهیت پشتپرده این روابط را روشن کردهاند تا بتوانند کشورهای عربی بیشتری را به روند عادیسازی روابط با اشغالگران بکشانند، این در حالی بود که مدتی بعد رسانههای ابوظبی نیز نگارش برخی مطالب در این زمینه را آغاز کردند. با آغاز بیداری اسلامی همکاری میان تل آویو و ابوظبی در زمینه مسائل امنیتی افزایش یافت تا جایی که منجر به عقد توافقنامههای نظامی ـ امنیتی میان آنها شد. البته این همکاری قبل از بیداری اسلامی نیز وجود داشت، چنانچه «یوسی ملیمان» در روزنامه هاآرتص در تاریخ 18 سپتامبر 2008 طی گزارشی خبر از امضای توافقنامه چند میلیون دلاری بین امارات و شرکت اسرائیلی ATG که در سوئیس ثبت شده است داد. سایت انگلیسی «میدل ایست آی» نیز در فوریه 2012 اطلاعات بیشتری از این توافقنامه منتشر کرد که نشان میداد اماراتیها دستگاههای جاسوسی و مراقبت زیادی به ویژه در حوزه نظارت بر مراکز نفتی خریداری کردهاند(3). در سال 2015 مناسبات امارات متحده عربی و رژیم صهیونیستی به سطوح دیپلماتیک رسید و امارات بهنفع عضویت رژیم صهیونیستی در کمیته استفاده از جو زمین برای اهداف مسالمتآمیز وابسته به سازمان ملل متحد رأی داد. همزمان با این اتفاق رژیم صهیونیستی نیز هیئت نمایندگی دیپلماتیک خود در آژانس بینالمللی انرژیهای تجدیدپذیر در ابوظبی را افتتاح کرد تا اولین دفتر نمایندگی خود در امارات را به دست آورد. همچنین بایستی اشاره کرده که در سال 2017 روند همکاریهای استراتژیک میان امارات و رژیم صهیونیستی به شکلی بیسابقه گسترش پیدا کرد و ابوظبی پروژه انتقال فناوری رصد و جاسوسی اسرائیلی به مالکیت خود را پذیرفت(4).
نقش آمریکا در عادی سازی روابط امارات و رژیم صیهونیستی
توافق امارات با رژیم صهیونیستی در سایه صحنه گردانی دونالد ترامپ و مشاورانش بهخصوص جرد کوشنر و دیوید فریدمن رخ داد. ترامپ از سال ۲۰۱۷ که وارد کاخ سفید شد، یکی از مهمترین اولویت های خود را خارج کردن رژیم صهیونیستی از «انزوای منطقه ای» قرار دارد. رژیم صهیونیستی از طریق توافقهای صلح علنی و پنهانی تلاش زیادی انجام داد تا از انزوای منطقهای خارج شود، اما موفقیت چندانی نداشته است. دونالد ترامپ با آگاهی از دغدغههای امنیتی حکام عرب، یکی از شروط تضمین بقا این حکام و حمایت از آنها در رأس قدرت را عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی قرار داد. شرط اجرایی شدن معامله قرن نیز حمایت کشورهای عربی از این طرح است. اگرچه عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی در معامله قرن نیامده، اما در «روح» معامله قرن عادی سازی روابط را در پی دارد. بنابراین دولت آمریکا با گره زدن بقای حکومتهای عربی به حمایت از سیاستهای خود و عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی، مهمترین نقش را در اتخاذ چنین خطای راهبردی از جانب امارات داشته است.
امارات متحده عربی در سالیان اخیر همواره سعی کرده است نقشی مهم در تحولات منطقهای داشته باشد و منافع بیشتری را کسب کند اما به دلیل ضعف در توان نظامی و سیاسی نتوانسته به اهداف مطلوب خود دست یابد. لذا میتوان چنین مدعی شد که امارات با عادی سازی رابطه خود با رژیم صهیونیستی در کنار محکم کردن وابستگی به آمریکا درصدد است در سه حوزه سیاسی، امنیتی و اقتصادی اهداف بیشتری را از این استراتژی دنبال کند.
حوزه سیاسی
امارات از لحاظ جایگاه قدرت در نظام بینالملل به عنوان یک کشور کوچک معرفی میشود. قدرتهای کوچک در صدد اند با همراهی و دنبالهروی از سیاست و منافع قدرتهای بزرگ جایگاه خود را در این نظام بهبود بخشند تا بتوانند اولا در معادلات و تحولات منطقهای و ثانیا در سطح فرامنطقهای بازیگری موثرتری از خود نشان دهند. امارات متحده عربی با علم به اینکه آمریکا در نهادها و رژیمهای بینالمللی داری شبکهای از متحدین است، تلاش میکند با جلب حمایت این کشور در عرصههای سیاسی کارگزاری جدیتری داشته باشد و ضعف سیاسی خود را از این طریق جبران کند. با این توصیف امارات در تلاش است با بهبود رابطه خود با رژیم صهیونیستی، در ماههای نزدیک به انتخابات ریاست جمهوری آمریکا با ایجاد یک برگه برنده انتخاباتی برای ترامپ، امتیازهای بیشتری از آمریکا اخذ کند و بتواند جایگاه فعلی خود را در سطوح مختلف تقویت کند.
حوزه امنیتی
امارات بیش از ۹ میلیون نفر جمعیت دارد، اما ۸۹ درصد از این جمعیت را خارجیها تشکیل میدهند(5). پس این کشور نیروی انسانی کافی برای نقشآفرینی در منطقه به خصوص در بحرانهای آن را ندارد. با وجود اینکه امارات از واردکنندگان اصلی تسلیحات در جهان است، اما ارتش قدرتمندی ندارد و عمده دفاع این کشور متکی بر پایگاههای آمریکایی مستقر در آن است. امارات در تلاش است با باز کردن پای رژیم صهیونیستی در خلیج فارس از تغیر وضع موجود این منطقهی استراتژیک علیه حکومت خود، استفاده کند. همچنین یکی از فاکتورهای تاثیر گذار در سیاستهای اتخاذی امارات در سالیان اخیر حفظ ثبات و امنیت داخلی این کشور بوده است. امارات سعی خواهد کرد با ایجاد رابطه علنی با رژیم صهیونیستی از بازیگری سرویسهای اطلاعاتی آنها برای پیشبرد اهداف ملی چه در سطح منطقه و در داخل کشور برای بقای حکومت خود بهره ببرد. لازم به ذکر است یک کارشناس صهیونیستی نیز تأکید کرد که همکاری علمی این رژیم با یک کشور عربی همچون امارات مهم است چونکه روابط محرمانه میان دو طرف تحت پوشش همکاریهای علمی پنهان میماند و چه بسا که سرویسهای امنیتی دو طرف تحت چنین پوششی فعالیت میکنند(6).
حوزه اقتصادی
امارات اکنون هفتمین ذخایر اثبات شده نفت و گاز دنیا را در اختیار دارد و در سال ۲۰۱۸، صادرات نفت این کشور بالغ بر ۵۸ میلیارد دلار معادل 5 درصد صادرات کل نفت جهان بوده است(7). توانایی اقتصادی و بهرهوری از منابع وسیع نفت و گاز از مهمترین موضوعاتی است که به مقامات اماراتی این اعتماد را میدهد که میتوانند در تحولات منطقهای کنشگری فعالتری داشته باشند. امارات با درک این موضوع که رژیم صهیونیستی از لحاظ مصرف نفت در منطقه - شرق مدیترانه در مقام اول و در مصرف گاز رتبه دوم را در اختیار دارد و همچنین آنها تا همین سالهای اخیر فقیرترین کشور خاورمیانه از نظر منابع سوختهای فسیلی بوده و وابستگی کامل به واردات نفت و گاز داشته اند، قصد دارد با اتخاذ چنین سیاستی از این مشتری بحران زده اقتصادی، بیشترین منفعت را کسب کند(8).
چالشهای رابطه با رژیم صهیونیستی
یکی از چالشهای جدی برای امارات مواضع و تغیر سیاست قدرتهای منطقهای همچون ایران و ترکیه در مقابل این کشور است. مقامات اماراتی باید بدانند با وارد شدن در دام انتخاباتی ترامپ هرچه بیشتر در انزوا فرو خواهند رفت چونکه کوچکترین تحرک رژیم صهیونسیتی در خلیج فارس توسط محور مقاومت و قدرتهای منطقه پاسخ داده میشود و بیشترین بخشی که از امارات لطمه خواهد دید، اصلی ترین توانایی این کشور یعنی اقتصاد آن خواهد بود. البته اخیرا برای تصمیمگیران اماراتی روشن شده بود که دخالتهای آنها در بحرانها و ماجراجوئی هایی مثل یمن و لیبی و قرار گرفتن در صف دشمنی با ایران، ترکیه و قطر نه تنها هیچ سودی برای این کشور نداشته است بلکه مضرات آن برای اقتصاد، سیاست و امنیت امارات بیشتر بوده است. امارات در کنار مشکلات ناشی از دخالتهای بیجای خود در بحرانهای منطقهای چند سالی است که گرفتار تنش شدید در روابط خود با ایران، ترکیه، قطر، گروههای مقاومت اسلامی و تشکلهای اخوان المسلمین در جهان اسلام شده است و بدون تردید تداوم این تنشها و قرار دادن فلسطینیان در صف دشمنی با امارات آنهم در چنین شرایطی حتما به زیان این کشور خواهد بود. بنابراین با امنیتی شدن هرچه بیشتر خلیج فارس به دلیل سیاست اتخاذی امارات، میتوان با قطعیت گفت که بیشترین ضرر را خود حکومت محافظه کار عربی خواهد دید.
نتیجه گیری
به عقیده نویسنده عادیسازی کامل روابط بین امارات و رژیم صهیونیستی که البته قبلا به صورت غیر علنی صورت میگرفت و حال به صورت علنی قرار است دنبال شود یک بعد آن در راستای برگه برندهای برای پیروزی ترامپ در انتخابات پیش روی آمریکا است و امارات سعی میکند با اتخاذ چنین سیاستی ضمن کمک به کسب امتیازی فرامنطقهای برای ترامپ از توان سیاسی آمریکا برای حمایت از خود در نهادها و رژیمهای بینالمللی استفاده کنند و همچنین با دنبالهروی از استراتژیهای آمریکا جایگاه خود را در نظام بینالملل بهبود ببخشد. اما اهداف بعدی این تصمیم از جانب امارات را میتوان در زمینه امنیتی دید که این کشور به دلیل ضعف نظامی و امنیتی خود نیاز به یک چتر حمایتی دارد که در مقابل همسایگان و تهدیدهای پیرامونی که توسط دولت آمریکا بزرگنمایی شده است، محفوظ بماند و بتواند فعالتر در بحرانهای منطقهای بازیگری کند. مورد آخر نیز استفاده اقتصادی است که این کشور قصد دارد یک مشتری نیازمند و طولانی مدت به منابع انرژی را برای خود پیدا کند. سیاست منطقهای امارات از جمله مشارکت در جنگ یمن و تنش با قطر سبب کاهش امنیت به خصوص امنیت سرمایهگذاری در امارات شده است پس میتوان چنین نتیجه گرفت که بر خلاف تصورات مقامات اماراتی بایستی تاکید کرد که حضور رژیم صهیونیستی بخاطر مخالفت قدرتهای منطقهای و امنیتی شدن این منطقه بیشترین ضرر را به امارات وارد خواهد کرد و معایب عادی سازی روابط با این رژیم از فوایدش حتما بیشتر خواهد بود.
منابع
- https://www.tasnimnews.com/fa/news/1399/05/23/2327021/
- https://www.isna.ir/news/99052417600/
- https://nournews.ir/Fa/News/52256/
- https://mirnews.ir/KhabarWorlds/Details/49330
- Edarabia, (2019), Population of the UAE, available at: https://www.edarabia.com/population-uae/
- https://www.tasnimnews.com/fa/news/1399/04/16/2300814
- Edarabia, (2019), Population of the UAE, available at: https://www.edarabia.com/population-uae/
- https://www.tasnimnews.com/fa/news/1395/09/02/1245659