نشست «دلالتهای سیاستی مطالعه تیمز 2019» با حضور دکتر حسامالدین آشنا مشاور رئیسجمهور و رئیس مرکز بررسیهای استراتژیک ریاستجمهوری و با حضور اساتید و متخصصان حوزه آموزش ریاضی، برنامه ریزی درسی و مدیران آموزش و پرورش کشور برگزار شد و طی آن ابعاد مختلف یافتههای آزمونهای بین المللی تیمز و پرلز مورد بررسی قرار گرفت.
آقایان دکتر فرهاد کریمی رئیس پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش و دکتر ابراهیم حاجیانی معاونت برنامه ریزی مرکز بررسیهای استراتژیک نیز در این جلسه حضور داشتند. همچنین خانمها دکتر گویا، دکتر غلام آزاد، بخشعلیزاده و آقایان محسنینیا، دکتر بنیادی، دکتر خوشخلق، دکتر بهراد نظرات تخصصی خود در موضوع نشست را ارائه کردند. همچنین جناب آقای دکتر محمدحسین حسینی، مدیرکل محترم دفتر آموزش دبستان وزارت آموزش و پرورش، جناب آقای دکتر فرهاد اسماعیلی، مدیرکل محترم آموزش و پرورش استان فارس، جناب آقای دکتر مهدی نامداری، مدیرکل محترم برنامهریزی درسی و آموزشی دانشگاه فرهنگیان جناب آقای دکتر حسین سوزنچی، سرپرست محترم دفتر تألیف کتابهای درسی آموزش عمومی و متوسطه نظری آموزش و پرورش و سرکار خانم دکتر مسگرزاده مدیرکل دوره متوسطه اول آموزش و پرورش به مسائل مرتبط با حوزه مدیریت خود در زمینه عملکرد دروس ریاضی و علوم پرداختند.
در این جلسه ابتدا گزارش مختصری از یافتههای آزمون تیمز 2019 ارائه شد و پس از آن حاضرین جلسه به ارائه نظرات سیاستی خود در این زمینه پرداختند. مهمترین مباحث طرح شده در نشست به شرح زیر است:
- متوسط نمره دانش آموزان ایرانی در دروس ریاضی و علوم پایههای چهارم و هشتم در نسبت با دوره گذشته اندکی بهبود یافته است.
- متأسفانه 35 درصد دانش آموزان کشور در هر دو پایه ذکر شده نتواسته اند حداقل حد تعیین شده مهارتی را از خود نشان دهند. ممکن است بخش مهمی از این ناکامی به مهارتهای خواندن و فهم سؤالات آزمون مرتبط باشد.
- آموزش و پرورش باید نتایج این آزمون را ابتدا برای ارزیابی پیشرفت درونی خود به کار برد. در وهله اول جایگاه ما در میان حدود 60 کشور شرکت کننده اهمیت ندارد بلکه عملکردمان در مقایسه با دورههای قبل باید مورد توجه سیاستگذاران قرار گیرد.
- عدم پیشرفت قابل توجه عملکرد دانش آموزان کشور در 25 سال برگزاری این آزمونها عمدتاً به بر آمده از کاستیهای زیر است:
1- نگاه سیاستمداران کشور به آموزش و پرورش به عنوان یک نهاد طفیلی، هزینه بر و غیر راهبردی.
2- نبود هماهنگی کافی میان برنامه ریزیها در بخشهای مختلف آموزش و پرورش. بخشهای تألیف کتب، آموزش معلمان و راهبری آموزش در کشور ارتباط ارگانیکی با یکدیگر ندارند.
3- ضعف شدید سیاستها و اقدامات در حوزه جذب نیروی متخصص در آموزش و پرورش باعث شده است در کشور دچار عدم توازن پراکندگی نیروها را شاهد باشیم. همچنین نیروهای جذب شده عمدتاً فاقد دانش لازم در زمینه معلمی خود هستند.
4- آموزشهای ضمن خدمت در کشور روز به روز کمتر از گذشته شدهاند و به همین خاطر معلمان نتوانستهاند خود را با تحولات رویکردی در یادگیری تطابق دهند.
5- کمبود شدید بودجه غیر پرسنلی آموزش و پرورش از دیگر مشکلات این عرصه است. نبود منابع مالی برای آموزش معلمان و همچنین کمبود امکانات برای آزمایشهای درس علوم کیفیت فرآیند آموزش-یادگیری را با افت جدی مواجه کرده است.
6- کنکور سراسری در عمل به نظام سنجش نهایی عملکرد دانش آموزان کشور تبدیل شده و باعث شده است تمام فعالیتهای آموزشی کشور تحت الشعاع آن قرار گیرد. خوشبختانه با ارائه طرح جدید سازمان سنجش کشور برای تفکیک سنجش از پذیرش این مشکل تا حدودی تعدیل خواهد شد.
7- بسیار گفته میشود که نظام متمرکز آموزش و پرورش دلیل اصلی ضعف عملکرد آموزش و پرورش کشور است. این استدلال نوعی مغالطه است چرا که کارآمدی لزوماً با عدم تمرکز اتفاق نمیافتد. برای مثال کشورهای جنوب شرق آسیا که بهترین عملکرد را در آزمونهای بین المللی دارند همگی متمرکز اداره میشوند. بنابراین کارآمدی نظام حکمرانی آموزش و پرورش را باید در جای دیگر جستجو کرد.