آسیا تایمز در مطلبی با اشاره به این موضوع، به بررسی نقش لابی شرکتهای اسلحه سازی در سیاست خارجی آمریکا پرداخته است.
سازندگان سلاح و تصمیمسازیها
آمریکا با سرمایه گذاریهای کلان در صنعت جنگ، آتش مناقشات را شعله ورتر می کند. با وجود تبلیغات بی امان طرفداری از جنگ، اکثریت آمریکاییها با راهبرد دولت خود برای ارسال بی پایان سلاح در جنگ اوکراین با همسایه مجهز به سلاح هسته ای خود موافق نبوده و برای بهترین شرایط ابراز امیدواری می کنند. آنها نگران هزینههای این جنگ هستند.
بیش از 60 میلیارد دلار تاکنون از پولهای مالیات دهندگان هزینه شده که بسیاری از آن روانه خزانه سازندگان سلاحهای آمریکایی شده است. آمریکاییها همچنین نگران خطر فزاینده آرماگدون هستهای هستند. در سال 2019، پس از خروج یکجانبه آمریکا از معاهده نیروهای هسته ای میان برد، بولتن دانشمندان اتمی ساعت روز قیامت را دو دقیقه قبل از نیمه شب تنظیم کرد. سپس در 20 ژانویه 2022، با تشدید تنشها بین روسیه و اوکراین، و همچنین بین آمریکا و چین، این ساعت از نیمه شب به 100 ثانیه تنظیم شد - در "آستانه قیامت".
متأسفانه، همانطور که مطالعات آکادمیک متعدد نشان داده است - مانند موردی که در سال 2017 توسط دانشمندان علوم سیاسی بنجامین پیج و مارتین گیلنز انجام شد - نگرانیهای “آمریکاییهای معمولی” تاثیر کمی بر سیاست دولت فدرال، که توسط نخبگان اقتصادی و همچنین گروههای سازمان یافته که منافع تجاری را نمایندگی می کنند هدایت می شود، دارند یا هیچ تاثیری ندارند. تأثیرگذارترین گروههای تجاری که سیاست خارجی را هدایت می کنند، تولیدکنندگان آمریکایی اسلحه هستند.
سازندگان بمب مانند "ریتون" به مناطق درگیری و مناقشه فعال نیاز دارند تا انتظارات سود وال استریت را برآورده کنند. تولیدکنندگان محصولات بزرگ نیازمند روابط خصمانه با کشورهای بزرگتری مانند روسیه و چین هستند تا فروش جدید ناوهای هواپیمابر، زیردریاییهای هستهای، جتهای جنگنده F-35 و نسلهای جدید بمبهای هستهای را توجیه کنند. صنایع استخراج مواد معدنی نیز نفوذ زیادی دارند و خواستار امپراطوری متشکل از حداقل 750 پایگاه نظامی در 80 کشور هستند تا بتوانند اراده مردم محلی را که ممکن است با استثمار خارجی در قبال منابع خود مخالفت کنند، سرکوب کنند.
در واقع، ثروتمندان بر اقدامات سیاسی کاخ سفید جهت حفظ منافع خود از طریق لابی گری، اتاقهای فکر، کمیتههای اقدام سیاسی، کمکهای مالی به کمپینهای دموکراتها و جمهوری خواهان و به ویژه قانونگذاران کنگره در کمیتههای کلیدی و کمیتههای فرعی اعتبارات تاثیر می گذارند. افراد ثروتمند از عوامل خود در دولت می خواهند که قاطعانه عمل کنند تا نرخ بازدهی بالایی در سرمایه گذاری خود را تضمین کنند و سیاستمداران با اطمینان کالا را تحویل می دهند. به حدی که از نظر ثروتمندان، رهبران دولت، صلاحیت دارند و بسیار پاسخگو هستند. در حالی که کارگران، اغلب مقامات فدرال را در بهترین حالت بی فایده و خودسر و سرکوبگر می بینند. از آنجایی که کنگره خود را از هرگونه قانون معنادار اخلاقی معاف میکند، اعضای آن مجازند از شرکتهایی که از جنگ سود میبرند، پول نقد و سایر خدمات مالی را دریافت کنند و به طور همزمان وجوه مالیاتدهندگان را به همین شرکتها اختصاص دهند.
صنعت تسلیحات و جنگ اوکراین
درگیری در اوکراین برای صنعت تسلیحات سودآور بوده است. در آستانه جنگ، سازمان پیمان آتلانتیک شمالی به سمت شرق گسترش یافت و هر کشور جدید ناتو را ملزم به خرید تسلیحات سازگار با سیستمهای تسلیحاتی آمریکا کرد. کودتای سال 2014 اوکراین با حمایت آمریکا که ویکتور یانوکوویچ، رئیس جمهور متمایل به روسیه را برکنار کرد، سبب گشوده شدن درها به روی تسلیح اوکراین شد. در سال کنونی تهاجم روسیه روند سودجویی را تسریع بخشید، زیرا مالیات دهندگان آمریکایی ملزم شدند، بدون هیچ قید و شرطی، به ارزش میلیاردها دلار از سازندگان تسلیحات آمریکایی برای ارسال به اوکراین خریداری کنند. آمریکا از زمان آغاز جنگ در 24 فوریه تا پایان اکتبر، 18 میلیارد دلار تسلیحات و تجهیزات دیگر به اوکراین اختصاص داده است.
صدای صنعت جنگ از طریق اتاقهای فکر شنیده می شود. یک تحلیل اخیر در مجله جاکوبین نشان داد که از 50 اندیشکده برتر با اهداکنندگان افشا شده، 79٪ پول نقد صنعت تسلیحات را دریافت کردند. صنعت تسلیحات وسعت خود را در میان گروههای محافظهکار مانند بنیاد هریتیج و گروههای لیبرال مانند مرکز پیشرفت آمریکا گسترش میدهد، که همگی حامی نگرش رشد هزینههای پنتاگون هستند. استیون پایفر، یکی از همکاران ارشد موسسه بروکینگز، موضع صنعت تسلیحات در مورد جنگ اوکراین را خلاصه می کند: روسیه در حال شکست است. ارتش اوکراین نیروهای روسیه را در شرق و جنوب کشور عقب رانده است و به نظر می رسد آماده بازپس گیری قلمروهای بیشتر است. برای اوکراین، مذاکره در شرایط کنونی جذابیتی ندارد... ادامه حمایت مالی و مادی قوی آمریکا از تلاش اوکراین برای بیرون راندن ارتش روسیه، برای پایان دادن به جنگ با شرایط قابل قبول، از اصول محوری به شمار می رود.
مخالفت با دیپلماسی
اندیشکدههای صنعت تسلیحات همچنین خواستار دیپلماسی کمتر و تحریک بیشتر در قبال چین هستند. نادیا شادلوعضو موسسههادسون و هوور تاکید می کند که هرگونه همکاری با چین فقط یک "خیال" است. برخی دیگر استدلال می کنند که ما باید دلارهای مالیات دهندگان بیشتری را صرف خرید سلاح کنیم تا برای جنگهای همزمان در آسیا و اروپا آماده شویم. اتاقهای فکر، ایدههای سودآور را به حامیان مالی صنعت ارائه می دهند. آنها رهبران آمریکا را تشویق می کنند تا سلاحهای بیشتری به مناطق درگیری بفرستند و از دیپلماسی دوری کنند. کنگره هم هیچ مناظره یا جلسات علنی در مورد مسائل حیاتی جنگ و صلح برگزار نمی کند، در نتیجه اجازه می دهد استدلالهای ضعیف برای جنگ بیشتر و دیپلماسی کمتر به سیاست رسمی تبدیل شود. در این میان، رسانههای جریان اصلی با حذف صداهای ضد جنگ از تریبونهای خود، نقش خود را انجام میدهند.
علیرغم لفاظیهای عوام فریبانه، دموکراتهای مترقی به کمککنندگانِ مالیِ حزبشان از جمله ریتون، لاکهید مارتین، بوئینگ و جنرال داینامیکس متعهد هستند. این حامیان مالی خواستار ادامه جنگ هستند و هیچ بحثی در مورد دیپلماسی یا خطر جنگ هسته ای نمی کنند. حمایت اکثریت مجلس یک کنگره جمهوری خواه هم ممکن است بخشی از کمکها به اوکراین را کاهش دهد اما سلاحها به جریان خود ادامه خواهند داد. شکست دموکراتهای مترقی در ایستادگی و مبارزه برای اصول مورد ادعای آنها بار دیگر نشان میدهد که صداهای مخالف در داخل یک حزب تحت کنترل شرکتها هیچ کارکردی جز کمک به تبلیغ این دروغها ندارند که این حزب نماینده مردم عادی است و نه فقط حامیان مالی ثروتمند.
وضعیت اوکراین هر روز خطرناک تر می شود. شرکتهای سهامی عام موتورهای سودجویی هستند که بر درآمدهای فصلی متمرکز شده اند. نظرات شخصی یا اخلاقیات مدیران شرکتها بی اهمیت است. آنها فقط به حداکثر رساندن سود برای سهامداران خود متعهد هستند. مدلهای سودآوری نشان میدهد که تشدید خصومتها با روسیه و چین پیشبینی سود را افزایش میدهد. در این بین خطر نابودی هسته ای به معنای واقعی کلمه محاسبه نمی شود.
آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه بایدن، تجربه قابل توجهی در مذاکره با دشمنان آمریکا ندارد. بزرگترین دستاورد او در دولتهای بیل کلینتون و باراک اوباما، یافتن راهی برای حفظ افزایش بودجه پنتاگون در حین انتقال از جنگهای زمینی دوران بوش به عملیاتهای پایدار در مقیاس کوچکتر بود. بلینکن طی یادداشتهایی از جنگهای جدید هوشمندتر و پایدارتر دفاع کرد و لیست تماسهای دولتی خود را برای کمک به مشتریان برای دستیابی به قراردادهای دفاعی به اشتراک گذاشت.
بلینکن از حمله سال 2003 به عراق، مداخلات در لیبی و سوریه، کودتای اوکراین در سال 2014، و حمله ائتلاف به رهبری عربستان سعودی در یمن حمایت کرد. همه این ماجراجوییهای نظامی برای مردم فاجعه بار بود اما برای صنعت جنگ بسیار سودآور بود. بلینکن اخیراً بمباران خطوط لوله نورد استریم را به عنوان یک "فرصت استراتژیک فوق العاده" تقدیرکرده است. لوید جیمز آستین، وزیر دفاع بایدن، مستقیماً از هیئت مدیره ریتون به کابینه بایدن رفت. جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی بایدن، یکی از اعضای ارشد یک اندیشکده با بودجه صنعت جنگ، بنیاد کارنگی برای صلح بینالمللی بود.
راه نجات
حتی اگر ما آمریکاییها به نحوی از بحران کنونی جان به در ببریم، ترکیب سمی سودجویی از جنگ و رشوهدهی قانونی رهبران منتخب ما در نهایت ما را به سوی نابودی دوجانبه سوق خواهد داد. تنها سوال این است که آیا ما در یک جنگ هسته ای یا در اثر فروپاشی محیط زیست از بین خواهیم رفت؟ بنظر می رسد بهترین هدیه برای مردم زمین کاهش چشمگیر فعالیت ماشین جنگی ما خواهد بود، که در حال حاضر گازهای تغییر اقلیم بیشتری نسبت به اکثر کشورهای متوسط منتشر می کند، و همچنین کاهش مقدار سلاحهای مرگباری که به سراسر جهان می فرستیم. بسیاری از آنها به بازار سیاه و به دست مزدوران راه پیدا می کنند. اما برای انجام این کار، ما به یک سیستم سیاسی جدید نیاز داریم که به رای دهندگان اجازه دهد کنگره ای را انتخاب کنند که در اختیار دو حزب شرکتی نباشد.
نظرسنجی اخیر گالوپ نشان می دهد که حمایت آمریکاییها از یک حزب سیاسی سوم در بالاترین حد خود قرار دارد. شصت و دو درصد از بزرگسالان میگویند که «احزاب در نمایندگی مردم آمریکا چنان کار ضعیفی انجام میدهند که به شخص ثالثی نیاز است». حتی رکورد بالای 63 درصد جمهوری خواهان طرفدار حزب ثالث هستند. با این حال، گروه دوگانه دو حزبی از قدرت خود برای جلوگیری از دسترسی اشخاص ثالث به برگههای رأی گیری، مناظرات و بودجههای مشابه فدرال استفاده می کند. تنها با ممنوعیت احزاب شرکتی میتوانیم بحث را باز کنیم تا سایر موضوعات مربوط به رایدهندگان، مانند پایان دادن به جنگها برای کسب سود را در بر گیرد. به محض شکستن دو قطبی شرکتها و خفقان آن در سیاست آمریکا، حل مسائل مهم اجتماعی با مصالحه آسان تر خواهد بود. و همچنین شانس خود را برای اجتناب از آرماگدون هسته ای افزایش خواهیم داد.
نتیجه گیری
لابی ثروتمندان و شرکتهای بزرگ اسلحه سازی در تعیین سیاست خارجی آمریکا مؤثر است. این شرکتها بدون توجه به عواقب جنگ تنها به فکر تولید و فروش بیشتر سلاحهای خود هستند. بخشی از آمریکاییها کاهش تولید سلاح را راهی برای برون رفت از جنگها می دانند و با توجه به تسلط لابیهای جنگ افروز بر دو حزب دموکرات و جمهوری خواه، مردم معتقدند که باید حزب سومی در برابر این احزاب روی کار آید.
*انتشار این مطلب لزوما به معنای تایید محتوا توسط مرکز بررسیهای استراتژیک نیست و صرفا بهمنظور بهرهبرداری نخبگانی منتشر شده است.
US war-for-profit system risks nuclear annihilation, Leonard Goodman, Asia times, November 11, 2022.