شناسه خبر: 114725
سه شنبه 9 مرداد 1397 16:34
بنزین بهعنوان حامل انرژی، یکی از اقلام پرمصرف محسوب میشود بهطوریکه متوسط مصرف آن در سال 96، هشتاد میلیون لیتر در روز بوده است و با روند فعلی پیشبینی میشود متوسط مصرف روزانه در سال 97 به 87 میلیون لیتر برسد. حتی افزایش مصرف آن به 122 میلیون لیتر در روز در اواخر تیرماه سال 97، موجب شد نگرانیها در مورد شدت مصرف این حامل سوخت تشدید شود. از طرفی با توجه به تغییرات در بازار ارز، تأخیر در اصلاح قیمت بنزین باعث شده است که علاوه بر ایجاد چرخه فساد، مصرف آن نیز بهصورت روزافزون شدت یابد. همچنین فرآیند اصلاح قیمت بنزین به دغدغه اصلی دولتها تبدیلشده است. این نوشتار طرحی ارائه میدهد که بتوان علاوه بر حل چالشهای مربوط به بازار بنزین از فرصت کنونی بهعنوان فرصتی برای حل مسئله یارانههای نقدی استفاده کرد.
تجربه سهمیهبندی بنزین و هدفمندسازی یارانهها، گرچه در کوتاهمدت باعث کاهش مصرف بنزین شد ولی در بلندمدت با کاستیهایی که داشت نتوانست به اهداف خود برسد. هدف سهمیهبندی یارانهها، کاهش مصرف و قاچاق بنزین بیانشده بود اما اولاً با افزایش تورم اقتصادی ایران و ثابت ماندنِ قیمت بنزین، عملاً اختلافی عمده بین قیمت واقعی و قیمت اسمی ایجاد شد که باعث افزایش مصرف بنزین شد و ثانیاً در مسئله قاچاق بنزین، گرچه در کوتاهمدت مانع این امر شد ولی در بلندمدت با تشکیل بازار کارت سوخت دوباره قاچاق این محصول افزایش یافت.
در بحث هدفمندی یارانهها نیز، طبق گزارش مرکز پژوهشهای مجلس، این قانون در اجرا به اهداف خود دست نیافته و بالعکس، خلاف اهداف خود حرکت کرده است. بهطوریکه در اثر پرداخت یارانه نقدی، حدود ۳۵ درصد جمعیت کشور از اجرای این قانون منتفع و ۶۵ درصد بقیه از اجرای آن متضرر شدهاند. همچنین این گزارش تأکید میکند هرگونه افزایش یارانه در عمل ممکن نیست چراکه منابع لازم برای آن وجود ندارد. طبق قانون بودجه ۹۶، در حال حاضر نیز بدون هیچگونه افزایش یارانه، دولت موظف به حذف ۱۴ میلیون نفر از یارانهبگیران است. برای پرداخت یارانه با مبلغ فعلی به ۷۵ میلیون ایرانی، ۷ هزار و ۵۰۰ میلیون تومان کسری وجود دارد. وضعیت فعلی نیز (فاصله گرفتن قیمت داخلی و خارجی بنزین) باعث افزایش فساد و قاچاق بنزین میشود و این خود موجب میشود مصرف نفت بهشدت افزایش پیدا کند و در این حالت صادرات نفت بهشدت کاهش پیدا میکند.
طرح حاضر که میتواند راهکاری عملی برای قیمتگذاری بنزین و پرداخت یارانهها باشد، شامل ایجاد بازار بنزین است که در ادامه مراحل آن تشریح شده است:
این طرح در مقایسه با طرحهای مطرح یا اجراشده اعم از سهمیهبندی و آزادسازی قیمت بنزین، بهینه و کارآتر است. در ادامه معایب و مزایای هر طرح بیان میشود.
1. طرح سهمیهبندی بنزین
همانطور که قبلاً اشاره شد اجرای عملی این طرح، بااینکه در کوتاهمدت باعث کاهش مصرف و قاچاق بنزین شد ولی در بلندمدت با ایجاد بازار کارتهای سوخت، مجدداً قاچاق بنزین رونق پیدا کرد. ضمناً با توجه به اینکه در سال 93 این طرح متوقف شد، اجرای دوباره آن اثر روانی بر عموم مردم خواهد داشت و بیاعتمادیها را بیشتر خواهد کرد. در سهمیهبندی، اختلاف قیمت بین قیمت سهمیهای و آزاد ایجاد میشود که این خود عامل فساد و ناکارآمدی خواهد بود و باعث خواهد شد بازار سیاه برای کارتهای سوخت ایجاد شود. علاوه بر اینها، در صورت سهمیهبندی، انصاف و برابری نیز بهصورت کامل رعایت نمیشود و افرادی که دسترسی به خودرو ندارند از سهمیه محروم میمانند.
2. طرح آزادسازی قیمت بنزین
واقعیسازی قیمت بنزین در کشوری که تورم آن چندین برابر تورم جهانی است واقعبینانه نیست و در سالهای آینده قابلپیگیری نیست به دلیل اینکه افزایش چندبرابری قیمت بنزین باعث رشد تورم شده و دوباره نیاز به افزایش بیشتر قیمت بنزین وجود دارد که این خود باعث ایجاد یک بازخورد منفی میشود. علاوه بر آن، آزادسازی قیمت بنزین میتواند به نارضایتیهای اجتماعی منجر شود و احتمالاً بروز اعتراضات، شورش و ناآرامیهای اجتماعی را در پی خواهد داشت.
3. طرح بازار آنلاین ارز بنزین
در این طرح به دلیل اینکه بهجای درآمد، ثروت بین مردم توزیع میشود عموم مردم از افزایش قیمت بنزین منتفع خواهند شد بهبیاندیگر به دلیل اینکه بهجای پول نقد، اعتبار استفاده از بنزین به مردم تعلق میگیرد هرچقدر قیمت بنزین افزایش یابد خودبهخود ارزش اعتبار نیز افزایش خواهد یافت. با اجرای این طرح، توزیع یارانه در بین مردم باانصاف بیشتری صورت خواهد گرفت زیرا بهجای اینکه به خودروها سهمیه تعلق گیرد به افراد سهمیه داده میشود و همه افراد بهطور برابر سهمیه دریافت میکنند.
با توجه به اینکه در قیمتگذاری و پرداخت یارانه در سایر حاملهای انرژی نیز مشکل وجود دارد، این طرح میتواند مقدمهای برای ایجاد بازارهایی برای برق، گاز، گازوئیل و سایر حاملهای انرژی باشد. ازنظر سادگی و اجرا نیز، برای عموم مردم قابلفهم است و انبوهی از چرخههای بازخورد مثبت ایجاد میکند. اجراشدن این طرح باعث اصلاح خودکار مأموریت دولت در تقسیم سود مناسب و موجه میشود و به دلیل اینکه ذینفعان آن عموم مردم است احتمال اینکه در آینده دولتها بخواهند در آن دخالت کنند کاهش مییابد. انتقادی که میتوان به این طرح وارد کرد این است که بیننسلی بودن نفت در این طرح لحاظ نشده است اما باید توجه کرد در حالت فعلی نیز این میزان بنزین از سرمایههای ملی به مصرف میرسد و از بین میرود. از طرفی با توجه به تجربیات جهانی در مورد تأثیر افزایش قیمت بنزین روی تورم، در عمل ثابتشده است که افزایش قیمت بنزین اثر قابلتوجهی در افزایش تورم ایجاد نخواهد کرد. در سال 2007 که قیمت جهانی بنزین 200 درصد افزایش و در سال 2011، 120 درصد افزایش یافت تورم مربوط به افزایش آن خیلی کمتر بود و بههیچوجه به آنچه ادعا میشد حتی نزدیک نشد بنابراین افزایش قیمت بنزین در این طرح از این نظر قابل توجیه است و حتی چون عموم مردم در سود افزایش قیمت بنزین سهیم هستند از آن حمایت خواهند کرد.
گرچه با سهمیهبندی و افزایش قیمت بنزین در دوران اجرای هدفمندی یارانهها مصرف آن بهصورت کوتاهمدت کاهش پیدا کرد ولی با تورم ایجادشده و ثابتماندن قیمت بنزین، مجدداً اختلاف قیمت داخلی و جهانی بنزین بیشتر شده و باعث افزایش مصرف و قاچاق بنزین شده است. با توجه به اینکه طرح آزادسازی قیمت بنزین نیز با شرایط اقتصادی ایران بهیکباره شدنی نیست و تبعات اقتصادی و اجتماعی بالایی دارد باید طرح جامعی را در این مورد ارائه کرد که بتوان برای همیشه مسئله قیمتگذاری و پرداخت یارانه بنزین را بهطور کامل حل کرد. طرح ارز بنزین این ویژگی را دارد و میتواند بهعنوان بهترین جایگزین اجرا شود و با سهیم کردن مردم در سود افزایش قیمت بنزین از تبعات آن بکاهد.