کد مطلب: 125801
جمعه 31 اردیبهشت 1400 03:57
رشد و گسترش حملات تروریستی در سالهای اخیر، باعث شد که تروریسم بهعنوان یکی از بزرگترین چالشهای جهان در قرن بیست و یکم محسوب شود و متخصصان رشتههای مختلف علوم انسانی بهدنبال تبیین و توضیح دلایل شکلگیری و گسترش این پدیده باشند. روز شنبه هجدهام اردیبشهت، هنگام تعطیلی مدرسه دخترانه سیدالشهدای غرب کابل که شیعیان هزاره در آن درس میخوانند هدف حمله خودرو بمب گذاری شده قرار گرفت که در آن ۵۵ نفر که بیشترین آنها دانش آموزان دختر این مدرسه هستند، شهید و ۱۵۱ تن دیگر هم زخمی و راهی بیمارستانها شدند که وضعیت شماری از آنها وخیم گزارش شده است. علیرغم اینکه طالبلان این حمله تروریستی را محکوم کرده است اما رئیس جمهور افغانستان و مقامات این کشور، از دست داشتن طالبان در این اقدام تروریستی خبر داده اند. مقامات امنیتی و سیاسی این کشور با استناد به اینکه اقدام تروریستی اخیر از نظر تکنیکی مشابه حملات طالبان به دانشگاه کابل است ادعا کردند در حمله به دانشگاه کابل طالبان ابتدا دست داشتن در این حمله را انکار کرد ولی "عادل" طراح این حمله پس از دستگیری به عضویت در طالبان اعتراف کرد1. در همین راستا این نوشتار ضمن بررسی ابعاد این حمله تروریستی، در صدد است به این سوال پاسخ دهد که چرا تروریسم در افغانستان رو به گسترش است.
1. موقعیت و وضعیت افغانستان
افغانستان کشوری است کوهستانی با جمعیتی تشکیل شده از اقوام مختلف با مذاهب متفاوتی همچون پشتونهای سنی، تاجیکان حنفی ، ازبکان سنی و هزاره های شیعه مذهب و اقوام کوچک دیگر. این اقوام هر یک دارای نیروی اجتماعی زیادی هستند و به دلیل در اختیار داشتن سلاح، نیروی آنها دوچندان نیز یافته است به گونه ای که هر یک از این آنها در پی کسب قدرت در این کشور بوده اند. اما قوم مرکزی در افغانستان پشتونها هستند که همواره قدرت سیاسی را در دست داشته و دیگر اقوام را در بازی های سیاسی دولتی کمتر شرکت دادهاند. افغانستان در تاریخ خود هم حکومتهای پادشاهی، حکومت کمونیستی، طالبان بنیادگرا و جمهوری اسلامی را تجربه کرده است. افغانستان در دوران طالبان دچار وضعیت بغرنج شد و صادر کننده تروریسم در جهان گشت به طوری که آمریکا در نهایت به این کشور حمله نمود و حکومت طالبان را ساقط نمود و تنها پس از آن بود که دولت جمهوری اسلامی در این کشور توسط اقوام مختلف و البته در رأس آنها پشتونها ایجاد شد. اما نیروی عظیم آمریکا و ناتو نیز نتوانسته این کشور را آرام کند و از سال 2001 تا کنون کشمکشها در این کشور ادامه دارد به طوری که قدرت دولت کابل تنها تا اطراف همین شهر برد دارد و در سایر نقاط نمیتواند قدرت خود را به طور کامل اعمال نماید. در همین وضعیت طالبان دوباره قوت گرفتهاند و در عمل بخشهایی از کشور را در دست دارند.
نقشه شماره1: نقشه وضعیت میدانی افغانستان2
2. ابعاد حمله تروریستی کابل
یکی از ابعاد مطالعات جغرافیایی تروریسم که مربوط به عملکرد آنها است، این مسئله است که تروریستها معمولاً چه مکانهایی را مورد هدف قرار میدهند؟ آیا تروریستها مکانهای مورد حمله خود را بهصورت تصادفی انتخاب میکنند یا به حمله به مکانهایی خاص در جغرافیای شهرها و کشورها علاقهمند هستند؟ واقعیت آن است که تروریستها تلاش میکنند مکانهای را مورد حمله قرار دهند که دارای ارزش نمادین باشد و ضمن ایجاد تلفات سنگین فیزیکی- انسانی، رعب و وحشت شدیدی در جامعه هدف ایجاد نماید. مکانهای عمومی مکررا جزء گزینههای مکانی و جغرافیایی گروههای تروریستی بوده؛ زیرا بیشترین تعداد حملات قربانیان از حمله تروریستی به این مکانها حاصل میشود. همچنبن معمولا متداولترین نوع حمله ترویستی به مکانهای عمومی نیز بمب گذاری، عامل انتحاری و حمله مسلحانه میباشد. با توجه به اقدام تروریستی اخیر که به صورت کارگزاری بمب در خودرو میباشد، می توان این نتیجه را گرفت که علت انتخاب چنین مکانی به این دلیل است که در آن مکان به واسطه عمومی بودن آن از حفاظت امنیتی چندانی برخوردار نبوده است. محل این اقدام به دلیل اینکه محل عبور و مرور و از تراکم بالای جمعیت برخوردار بوده، یکی از اهداف اصلی برای انتخاب این مکان توسط تروریست ها قلمداد میشود.
با اقدام تروریستی اخیر باری دگیر نشان داده شد که دستگاههای امنیتی افغانستان دچار ضعف شدید در شناسی، اقدام و خنثی کردن تحرکات تروریستها در خاک این کشور هستند. به هر میزان نیروهای امنیتی افغانستان در این روند ضعف داشته باشند، گروهای تروریستی نظیر طالبان به راحتی و بدون سد امنیتی میتوانند ضربه خود را وارد کنند. مورد دیگر حضور شرکت های امنیتی خصوصی در افغانستان که، همواره با اخلال در روند نهادهای امنیتی و نظامی افغانستان، به بهانه مقابله با تروریسم و تامین امنیت افغانستان باعث شده تا تروریستها هر چه بیشتر بتوانند تحرکات خود را گسترش دهند.
3. بازتاب فضایی و ژئوپلیتیکی حمله تروریستی
پیامدها و بازتابهای حملات تروریستی در مکانها و فضاهای جغرافیایی مختلف، یکی از مهمتریم ابعاد مطالعات جغرافیایی تروریسم است. در واقع تمرکز و تعدد حملات تروریستی و فعالیت تروریستها در منطقه یا کشوری میتواند بازتابهای فضایی متعددی از جمله توسعه ناامنی، گسترش بحران، مهاجرت، آوارگی، فقر، شکلگیری کشورهای ورشکسته و ...به همراه داشته باشداز سوی دیگر بسته به مقیاس و وسعت حمله تروریستی، پیامدها و بازتابهای فضایی و ژئوپلیتیکی آن متفاوت خواهد. با در نظر گرفتن اقدامات اخیر در افغانستان موضوعاتی همچون ضعف دولت مرکزی افغانستان در تامین امنیت، مخالفت و پافشاری طالبان در خروج نیروهای آمریکا و ناتو از خاک افغانستان، به رسمیت شناختن قدرت خود توسط نهادهای رسمی افغانستان و مجامع ببن المللی، نارضایتی طالبان از روند مذاکرات صلح با دولت افغانستان و طرفهای خارجی و همچنین نشان دادن عدم افول خود به سایر گروهای تروریستی از ابعاد فضایی و ژئوپلیتیکی این حمله تروریستی میتوان بر شمرد. براساس آمار و اطلاعات سال 2013 کشور افغانستان با امتیاز9.39 ، بعد از عراق، جزء بالاترین تأثیرپذیری را از تروریسم و حملات تروریستی متحمل شده است.3
نقشه شماره 2: توزیع فضایی حملات تروریستی4 بین سالهای 2007 تا2011.
4.زمینههای قدرتیابی دوباره تروریسم در افغانستان
نزدیک به بیش از یک دهه از تهاجم نظامی آمریکا علیه طالبان در افغانستان میگذرد اما سقوط طالبان، موجب نابودی آنها در منطقه نشده است. زمینهها و دلایل قدرتیابی گروهای تروریستی به خصوص طالبان را باید در بستر سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و حتی فرهنگی افغانستان و نیز در برخی عوامل خارجی جستجو کرد که در زیر به برخی از مهمترین موارد مربوط به این امر پرداخته میشود.
4.1. ضعف در پروژه دولت- ملت سازی: با اینکه با تشکیل پارلمان، پروژه دولت سازی در افغانستان طبق توافقنامه "بن" پایان یافت، نبود حاکمیت به عنوان یکی از عناصر اساسی تأسیس دولت و تداوم آن موجب شده است پروژه دولت سازی در افغانستان پس از تشکیل ناقص بماند. به لحاظ سیاسی، ساختار قدرت در افغانستان شکیل شده است، اما نهادهای دفاعی - امنیتی حافظ قدرت هنوز تکمیل نشدهاند. به همین علت، دولت افغانستان دارای اقتدار حاکمیت الزام آوری نیست. بنابراین، ضعف دولت افغانستان در مبارزه باگروهای تروریستی همچون طالبان مساوی با گسترش آنها تلقی میشود. علاوه بر ضعف دولت افغانستان "هویت ملی" نیز شکل نگرفته است. افغانستان کشوری چند قومی میباشد. در این کشور وفاداریهای قومی بر وفاداریهای ملی غلبه دارد.
4.2. مداخله آمریکا: از جمله عوامل خارجی که در قدرت گیری مجدد طالبان و حتی داعش اثر گذار بوده است میتوان به خطا در سیاستهای آمریکا اشاره نمود که خود دارای چندین بخش است .به این جهت اگر فرض بر این باشد که قصد آمریکا ایجاد شرایطی با ثبات و امن در افغانستان است، رفتارهای آمریکا نه تنها در راستای تحقق ثبات در جامعه افغانستان نیست، بلکه به طور دقیق در جهت عکس آن قرار دارد و همین موضوع به طور تناقض آمیزی باعث گسترش گروهای تروریستی نظیر طالبان و اخیرا داعش در این کشور شده است.
4.3. حمایت پاکستان از طالبان: پاکستان هموراه به عنوان منشاء و پایگاه طالبان، مورد اتهام بوده است و مقامات افغانستان بارها اعلام نمودهاند سرویس اطلاعاتی پاکستان(آی.اس.آی) در آموزش، هدایت، تجهیز و ... طالبان نقش موثری دارد. این گروه تروریستی در مناطق قبایلی آزاد، ایالتهای سرحد، بلوچستان، وزیرستان شمالی، جنوبی، باجور و ... آموزش می بینند، به دلیل عدم کنترل مرز ها و نفوذ پذیر بودن آن به همراه سلاح و تجهیزات مدرن وارد خاک افغانستان می شوند5. بنابراین حمایت گسترده سرویس اطلاعاتی پاکستان و ارتش این کشور باعث شده بخش مهمی از توانایی گسترش این گروه ترویستی در افغانستان را تشکیل دهد.
4.4. ژئوپلیتیک مرزی افغانستان: پناهگاهایی در مناطق مرزی در مرز مشترک پاکستان و افغانستان وجود دارند که این مناطق قبیلهای بوده و دولت دو کشور کنترل و رصد کافی بر این مناطق را ندارند. در چنین فضاهایی، گروههای تروریستی به راحتی فعالیتهای خود را پیریزی کرده ، منابع لازم را تامین میکنند، نیروها را آموزش داده و با سازماندهی مناسب هر چه بیشتر آمادگی برای انجام اقدامت مد نظر خود را کسب میکنند. طالبان از موقعیت ژئوپلیتیک مرزی بین افغانستان و پاکستان به خوبی استفاده کرده و میزان شکت ناپذیری خود را بالا برده است.
نتیجه گیری و الزامات برای جمهوری اسلامی ایران
به عقیده نگارنده گروهای تروریستی به دلایلی همچون کندی روند پروژه دولت- ملت سازی، مداخله آمریکا، حمایت پاکستان از طالبان، ژئوپلیتیک مرزی افغانستان در سالیان اخیر توانسته حیات خود را حفظ کند و هر چه بیشتر امنیت افغانستان را متزلزل کند. با در نظر گرفتن ابعاد حمله تروریستی اخیر میتوان نتیجه گرفت تیم تروریستی با انتخاب محل اقدام خود، در تلاش بود تا با کسب حداکثر تلفات و ایجاد وحشت در میان مردم افغانستان و حتی سایر کشورهای منطقه، به حداکثر بازتاب فضایی و ژئوپلیتیکی دست یابد. لازم به ذکر است به دلیل وجود مرزهای مشترک ایران با افغانستان و پاکستان با توجه تحرکات اخیر گروهایی نظر طالبان و داعش، باید در راستای تامین امنیت پایدار به خصوص در مناطق استراتژیک مرزی، نهادهای امنیتی و نظامی کشور راهکارها و الزامات زیر را برای مقابله با تحرکات تروریستی در مرزهای کشور در راهبردهای خود مدنظر قرار دهند.
منابع
1. محکومیت گسترده بینالمللی و داخلی حمله تروریستی کابل، قابل دسترسی در:
https://www.irna.ir/news/84322844.
2. نگاهی به مناطق تحت کنترل طالبان در آستانه خروج نظامیان خارجی از افغانستان، قابل دسترسی در:
https://www.tasnimnews.com/fa/news/1400/02/11/2495095/.
3. Global terrorism index, 2014, 8.
4. Terrorist incidents National Counterterrorism Center, 2012.
5. اسماعیل باقری، اسماعیل (1388)، « دلایل قدرت یابی طالبان در افغانستان جدید»، فصلنامه مطالعات راهبردی جهان اسلام- ویژه نامه افغانستان، 1388، 43-45.