بیماری کرونا فارغ از جنبۀ بالینیاش دارای ابعاد انسانی و اجتماعی بوده و گسترۀ وسیعی از فعالیتهای بشری را مختل ساخته است. به همین دلیل، بسیاری از صاحبنظران، دولتها را برای ایفای مسئولیت خود و پیشگیری از گسترش بحران فراخواندند. در این میان، جورجو آگامبن، فیلسوف ایتالیایی به مخالفت با این امر پرداخت و وضع موجود را بهانهای برای اقتدار دولتی دانست که در همدستی با دانش پزشکی میخواهد نفوذ و کنترل خود را بر زندگی مردم گسترش دهد. مقالۀ حاضر به دنبال آن است تا بحران کرونا را از منظر فلسفۀ آگامبن و با رویکرد علوم انسانی سلامت مورد بررسی قرار دهد.

علی پزشکی دانشجوی دکتری تخصصی سیاستگذاری غذا و تغذیه در دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی است. وی در رشتۀ علوم تغذیه مدرک کارشناسی خود را از دانشگاه علوم پزشکی اصفهان دریافت کرد و سپس در همان دانشگاه به ادامۀ تحصیل در گرایش علوم بهداشتی در تغذیه در مقطع کارشناسی ارشد پرداخت. وی تا کنون فعالیت های خود را در حوزه های متعدد علمی فرهنگی دنبال نموده است. از سوابق وی در عرصۀ روزنامه نگاری می توان به مدیرمسؤولی فصلنامۀ فرهنگی اجتماعی باران (به مدت هفت سال)، نمایندگی نشریات علوم پزشکی کشور در کمیتۀ ناظر مرکزی بر نشریات وزارت بهداشت (به مدت دو دوره) و کسب رتبه های متعدد ملی در حوزۀ نشریات اشاره کرد. آثار مکتوب وی شامل سه کتاب بوده که در عرصۀ ملی موفق به دریافت جایزه های متعددی همچون رتبۀ اول بخش تألیف کتاب در هفدهمین جشنوارۀ ملی کتاب سال دانشجویی، رتبۀ اول بخش تألیف کتاب در چهارمین جشنوارۀ فرهنگی دانشجویان علوم پزشکی سراسر کشور، رتبۀ اول بخش تألیف کتاب در سومین جشنوارۀ فرهنگی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان و رتبۀ اول تألیف کتاب در نهمین جشنوارۀ دانشجویان مبتکر و نوآور بسیجی، شاهد و ایثارگر شده است. وی در دوران دانشجویی به مدت سه دوره موفق به کسب عنوان دانشجوی نمونه در چهارمین، پنجمین و ششمین جشنوارۀ دانشجویان پیشگام گردید. از وی همچنین مقالات علمی متعددی در حوزۀ علوم تغذیه در نشریات ملی و بین المللی به انتشار رسیده است.
مقالات
در مقابل رویکرد نئولیبرال به امنیت غذایی که بیشتر به راه حلهای صنعتی بزرگ و اغلب جهانی و یکدست برای تأمین نیاز غذایی مردم توجه دارد، حاکمیت غذایی با در نظر گرفتن پایداری منابع طبیعی، توجه به نقش زنان در تولیدات کشاورزی و احترام به حق انتخاب کشاورزان روستایی و جوامع بومی، ظرفیتی گسترده در مبارزه با گرسنگی در سطوح محلی تا بینالمللی فراهم میکند.
مقالۀ حاضر به دنبال آن است که اجزای اصلی پارادایم سیاستگذاری غذا و تغذیه را در ارتباط با چهار شاخۀ اصلی علوم انسانی – سیاست، اخلاق، اقتصاد، و جامعه شناسی – تبیین نماید.
گزارش جهانی سیاستگذاری غذا 2018 هفتمین گزارش مؤسسۀ بینالمللی تحقیقات سیاستگذاری غذا است که به بررسی موضوعاتی همچون روندهای ضدجهانی شدن و آثار تغییرات جاری جریان کالاها بر سرمایهگذاریها، مردم، و سیستمهای جهانی غذا میپردازد. مسائل مورد بحث در گزارش حاضر نتیجۀ مشورت با متخصصان در هر حیطۀ خاص بوده است.
بانک غذا سازمانی خیریه و غیردولتی است که به کسانی که در تهیه مایحتاج خوراکی خود مشکل دارند، از طریق اهدای غذا کمک میکند. این نوع از بانکها در سراسر دنیا با هدف جلوگیری از بههدررفتن غذاهای آماده و بستهبندی و توزیع غذا میان نیازمندان در راستای مبارزه با گرسنگی تأسیسشدهاند.
هدف از تولید و انتشار شاخص جهانی گرسنگی (Global Hunger Index) این است که با ایجاد آگاهی و درک تفاوتهای کشوری و منطقهای گرسنگی، باعث اقداماتی در جهت کاهش گرسنگی شود؛ چرا که گرسنگی سلامت افراد جامعه را به مخاطره میاندازد و خود یکی از موانع توسعه محسوب میشود.
بررسی نظام یارانه کالاها و خدمات کشورمان نشان میدهد که برخلاف بسیاری از کشورها، سهم عمده یارانهها را «یارانه مصرفی» تشکیل میدهد. دولتهای ایران تا بدانجا پیش رفتند که اکنون بیش از ۹۰ درصد هزینههای خرید گندم تا مرحله تحویل آرد به نانوایان را برعهده گرفتهاند. به نظر میرسد مانع اصلی در اجرای برنامه هدفمندی غذا در ایران، نگرانی دولتمردان کشورمان از واکنش منفی مصرفکنندگان بهویژه مصرفکنندگان شهری از اجرای اصلاحات در برنامه یارانه غذا است. در چنین شرایطی، گروههای صاحب منافع در داخل و خارج نظام اداری نیز ابعاد این مسئله را بزرگ میکنند و بدان دامن میزنند.
دیپلماسی غذایی به سادهترین بیان، به دست آوردن ذهن و قلب مردم از طریق اشتها و علاقه آنها به غذا است. غذا موجب پیوند صمیمی میان تاریخ و فرهنگ مردم جامعۀ میزبان با گردشگران میشود. غذا یک زبان مشترک است و مهمتر اینکه یک حق جهانی است. مانند هر زبان دیگری برای ارتباط، اشتراک در احساسات، عواطف و هیجان به کار گرفته میشود. لذت غذا صرفاً بهواسطه خوردن نیست بلکه به سبب اشتراک آن با دیگران نیز هست.
کمبود آب در کنار رشد جمعیت و افزایش سرانه مصرف به یکی از مشکلات مهم تبدیل شده است. نیم میلیارد از مردم دنیا در کشورهایی زندگی میکنند که بهطور مزمن دچار کمآبی هستند و در سال 2050 این رقم به 4 میلیارد خواهد رسید. نهتنها به سبب تغییرات آبوهوا بلکه به دلیل استفاده بیرویه از آب رودخانهها، دریاچهها و منابع زیرزمینی. در آن زمان کشاورزی که حدود 70% از آب شیرین را در دنیا مصرف میکند به نحو بارزی گرانقیمت خواهد بود. رقابت برای زمین در آینده به احتمال زیاد مشکل قابلتوجهی است.