در چکیده این پژوهش آمده است:
جلد اول، شناخت ماهیت نهادهای سیاسی و نقد آن
هدف بررسی و شناخت ماهیت سیاسی نهادهای بینالمللی و نقد آنها بیان شده است. در این راستا، تحقیق در دو بخش کلی سازماندهی شده است، در بخش اول، سازمانهای بینالمللی و جایگاه آنها در نظام بینالملل مورد مطالعه قرار گرفته است، این بخش مشتمل بر دو فصل است، در فصل اول ماهیت و ساختار سازمانهای بینالمللی و در فصل دوم ماهیت و ساختار نظام بینالملل به بحث گذاشته شده است و در پایان این بخش، دیدگاه مختار در باب جایگاه نهادها و سازمانهای بینالمللی در نظام بینالملل ارائه شده است.
بخش دوم پژوهش که مشتمل بر مطالعه نمونهای چند سازمان تأثیرگذار بینالمللی است، با هدف تبیین و تطبیق دیدگاه و نظریه مختار در بخش اول، با واقعیات کنونی نظام بینالملل تدوین یافته است و در ضمن آن مشخص شده است که بنابر دیدگاه محققین و بر اساس نتایج حاصل از پژوهش، سازمانها و نهادهای عمده بینالمللی به لحاظ ماهیت، ساختار و...... معیوب و به علت فعالیت در چارچوب نظام ناعادلانه بینالمللی موجود، از کارایی مناسب در جهت تحقق انتظارات افکار عمومی ملتها از این نهادها و سازمانها، برخوردار نبوده و نخواهند بود.
جلد دوم، شناخت کارکردهای نهادهای سیاسی و نقد آن
هدف بررسی، نقد و ارزیابی کارکردهای نهادهای سیاسی بیان شده است. در این راستا تحقیق در ضمن سه فصل با عناوین گروهها، پیمانها و اتحادیههای متشکل از کشورها، نهادها و سازمانهایی که مستقیماً زیرمجموعه سازمان ملل محسوب میشوند، مؤسسات زیرمجموعه سازمان ملل متحد، سازماندهی شده است که در طی آن اهداف و کارکردهای 12 سازمان تأثیرگذار بینالمللی مورد نقد و ارزیابی قرار گرفته و این نتیجه حاصل شده است که سازمانها و نهادهای مورد مطالعه، همگی به نوعی با اعمال نفوذ نظام سلطه جهانی مواجه شده و لذا کارکردهای برخی از سازمانهای وابسته به نظام سلطه، دقیقاً در راستای اهداف از پیش تعیین شده هدایت شده، درحالیکه تعدادی دیگر از سازمانها و نهادها، تحت تأثیر این اعمالنفوذها از اهداف رسمی و اعلامی خود فاصله گرفتهاند.
جلد سوم، قطبهای تأثیرگذار قدرت در نهادها و سازمانهای بینالمللی
فاز سوم پروژه «شناخت کارکردها و ساختارهای نهادهای بینالمللی از دیدگاه سیاسی» تحت عنوان بررسی «قطبهای تأثیرگذار قدرت در نهادها و سازمانهای بینالمللی» است. این فاز در حقیقت به مطالعه پیرامون قطبها و قدرتهایی که در سازمانها و نهادهای بینالمللی اثرگذار هستند، اختصاص دارد. در این راستا، تحقیق در ضمن سه فصل با عناوین گروهها، پیمانها و اتحادیههای متشکل از کشورها، نهادها و سازمانهایی که مستقیماً زیرمجموعه سازمان ملل محسوب میشوند، مؤسسات زیرمجموعه سازمان ملل متحد، سازماندهی شده است که در طی آن، قطبهای تأثیرگذار قدرت در 12 سازمان تأثیرگذار بینالمللی به بحث گذاشته شده و به این نتیجه منتج شده است که نظام سلطه جهانی به رهبری آمریکا، در همه سازمانها و نهادهای مورد مطالعه، به عنوان یکی و بلکه تأثیرگذارترین قطب قدرت در کنار سایر قطبهای داخلی و خارجی مطرح بوده، بهطوریکه حتی در سازمانهایی که با هدف مقابله با زیادهخواهیهای این کشور و متحدان آن تشکیل شدهاند نیز، به اعمال نفوذ میپردازند. در پایان نیز با ارائه یک برآیند کلی از سه فاز مورد مطالعه و تبیین فرضیه ابتدایی پژوهش، به بیان راهکارهای اصلاحی و تأسیسی در سازمانها و نهادهای بینالمللی پرداخته شده است.
برای آگاهی از سایر پژوهشهای انجام شده «طرح نظام جایگزین بینالملل» (اینجا) کلیک کنید.
برای مطالعه و دریافت متن کامل این پژوهش، روی لینک زیر کلیک کنید.